فهمیدنی
معنی کلمه فهمیدنی در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه فهمیدنی
نگردد هر کسی آگاه از ایمای ابرویش زبان ترکتاز غمزه هم فهمیدنی دارد
معنی موجگهر از حیرتم فهمیدنیست رفتهام از خویش ویادت دل به جایم بسته است
گردش گردون گردان دیدنی است انقلاب روز و شب فهمیدنی است
. . . یه سریها سال ۵۷ فهمیدنیه سریها سال ۶۷ فهمیدنیه سریها سال ۸۸ فهمیدن یه سریها سال ۹۶ فهمیدنیه سریها سال ۹۸ فهمیدنیه سریها سال ۱۴۰۰ فهمیدنوای به حال اونایی که هنوز نفهمیدن . . .
سنگ میدزدند از دیوانه با این عقل و رای مبحث فهمیدنیها را چنین فهمیدهاند
از نفس سعی جنون ناقصم فهمیدنیست صد گریبان میدرم اما همین یک رشتهوار
کهکشان دیدی شکست رنگ هم فهمیدنیست بیخودان در لغزش پا سیر گردون کردهاند
ای حریفان قدر استغنای دل فهمیدنیست من به این یک آبله پا بر هزار افسر زدم
از دیدگاه تفسیر بیرونی از نظریة اشراق کسانی، نورالهی را بهعنوان یک نیروی بیرونی و مستقل از بشر لحاظ کرده و تعبیر آگوستین از روشناییبخشی خدا به امور فهمیدنی را بهمعنای دخالت مستقیم خدا در جریان شناخت حقایق توسط بشر میدانند، بهنحویکه جدای از ویژگیهای ذاتی و طبیعی عقل، این فعالیت مداوم و مستقیم الهی است که عقل را به شناخت نائل میگرداند.
مقصد وحشت خرامان نفس فهمیدنیست بیسراغی نیستند این بوی گل احرامها
شور امکان غلغل یک کاف و نون فهمیدنیست از ازل کبکی درین کهسار قهقه میکند
بیدل از حیرت زبان درد دل فهمیدنیست آیینه میپوشد امشب نالهٔ عریان ما