فندقه

فندقه

معنی کلمه فندقه در لغت نامه دهخدا

فندقه. [ ف َ / ف ُ دُ ق َ / ق ِ ] ( اِ ) گونه ای میوه خشک ناشکوفا که میوه فقط حاوی یک دانه است و این دانه آزاد است و به انساج میوه اتصالی ندارد. بهترین نمونه این میوه ها فندق است که میان بر آن چوبی و سخت میشود ولی برون بر و درون بر میوه بصورت پوسته بسیار نازکی خارج و داخل میان بر را پوشانده و دانه بطور آزاد در داخل قرار گرفته و محتوی مواد اندوخته فراوانی است ،به عبارت دیگر آنچه بنام پوست چوبی فندق شکسته و دور ریخته میشود عبارت از قسمتهای سه گانه میوه است. برخی میوه ها ممکن است از دو فندقه درست شده باشند مانند نباتات تیره جعفری ، و برخی ممکن است از چهار فندقه به وجود آمده باشند مانند نباتات تیره گاوزبان ونعناع ، و بعض میوه ها ممکن است از چندین فندقه تشکیل شده باشند مانند میوه آلاله و توت فرنگی. فندق میوه وقتی که به درخت است از پیاله سبزرنگی احاطه شده واین پیاله سبزرنگ عبارت است از مجموع کاسبرگها و برگک زیر گل. ( از فرهنگ فارسی معین ). || هرچیز کروی به شکل فندق. فندق شکل. فندقی :
این فندق شکل فستفی رنگ
بر فندقه سرم زند سنگ.نظامی.

معنی کلمه فندقه در فرهنگ معین

(فَ یا فُ دُ قِ یا قَ ) (اِ. ) گونه ای میوة خشک ناشکوفا که میوه اش فقط حاوی یک دانه است و این دانه آزاد است و به انساج میوه اتصالی ندارد. بهترین نمونة این میوه ها فندق است .

معنی کلمه فندقه در فرهنگ عمید

۱. (زیست شناسی ) میوۀ خشک ناشکوفا که مغز آن چسبیده به پوست نیست.
۲. [قدیمی] هرچیز کروی شبیه فندق.

معنی کلمه فندقه در فرهنگ فارسی

دراصطلاح گیاه شناسی:میوه خشک ناشکوفاکه مغز آن چسبیده به پوست نیست مانندفندق
( اسم ) گونه ای میوه خشک ناشکوفا که میوه فقط حاوی یک دانه است و این دانه آزاد است و به انساج میوه اتصالی ندارد . بهترین نمونه این میوه ها فندق است که میان بر میوه چوبی و سخت شده ولی برون بر درون بر میوه به صورت پوسته بسیار نازکی خارج و داخل میان بر را پوشانده و دانه به طور آزاد در داخل قرار گرفته و محتوی مواد اندخته یی فراوان است . به عبارت دیگر آنچه که بنام پوست چوبی فندقی شکسته ودور ریخته می شود عبارت از قسمتهای سه گانه میوه است برخی میوه ها ممکنست از دو فندقه درست شده باشند مانند نباتات تیره جعفری و برخی ممکنست از چهار فندقه به وجود آمده باشند مانند نباتات تیره گاو زبان و نعناع و بعض میوه ها ممکنست از چند فندقه تشکیل شده باشند مانند میوه آلاله و توت فرنگی . توضیح فندق میوه وقتی که به درخت است از پیاله سبز رنگی احاطه شده و این پیاله سبز عبارتست از مجموع کاسبرگها و برگک زیر گل.

معنی کلمه فندقه در فرهنگستان زبان و ادب

{achene} [زیست شناسی- علوم گیاهی] میوۀ خشک ناشکوفای یک دانه، حاصل از نمو تخمدان یک برچه ای

معنی کلمه فندقه در دانشنامه عمومی

فندقه ( انگلیسی: Achene ) میوه ای تک دانه و خشک ناشکوفا است از نمو تخمدان یک برچه ای حاصل می شود. فرابر سخت در اطراف آن قرار دارد و به آسانی از دانه جدا می شود.

معنی کلمه فندقه در دانشنامه آزاد فارسی

فَندُقِه (achene)
فَندُقِه
نوعی میوۀ خشک و تک دانه. از یک تخمدان حاصل می شود و پس از رسیدن باز نمی شود تا انتشار یابد. فندقه ها معمولاً به صورت مجتمع دیده می شوند؛ مانند میوۀ فندقۀ مجتمع در آلاله و کلماتیس. سطح بیرونی آن، بسته به گونۀ گیاه، ممکن است صاف، خاردار، نواری یا غده ای باشد. به فندقه ای که در آن بخشی از دیوارۀ میوه براثر توسعه بالی غشایی ایجاد کند، فندقۀ بال دار یا سامارا می گویند. ازجمله میوۀ آویزان درختزبان گنجشک فندقۀ بال دار است. گندمه نوع دیگر فندقه است که در آن، دیوارۀ برچه به پوستۀ میوه متصل می شود. این نوع میوه در میان گندمیان دیده می شود. سیپسلا میوه ای است که از تخمدان های زیرین حاصل می شود و مشخصۀ گیاهان تیرۀ مرکبان است. این میوه رشته هایی با نام جقه (پاپوس) دارد که به انتشار آن کمک می کنند. نمونۀ آن در قاصدک دیده می شود.

معنی کلمه فندقه در ویکی واژه

گونه‌ای میوة خشک ناشکوفا که میوه اش فقط حاوی یک دانه‌است و این دانه آزاد است و به انساج میوه اتصالی ندارد. بهترین نمونة این میوه‌ها فندق

جملاتی از کاربرد کلمه فندقه

فندقهٔ شِکَّر و بادام تنگ سبز خط از پسته عناب رنگ
اسحاق جهانگیری کوهشاهی در ۱ بهمن ۱۳۳۶ در سیرجان واقع در استان کرمان به دنیا آمد. پدر وی حسن جهانگیری کوه‌شاهی، در ابتدا کارگر معدن کرومیت آبدشت (از معادن توابع اسفندقه) بود، که بعدها به سیرجان نقل مکان کرد و تا پایان بازنشستگی، کارمند اداره کشاورزی سیرجان بود. اسحاق جهانگیری دومین فرزند پسر خانواده جهانگیری است.
اسفندقه تمدنی ۷۵۰۰ ساله دارد که در کاوش‌های باستانی دهه ۹۰ کشف شده است. آثار تاریخی همچون: مقبرهٔ میرحیدر مهنی، قلعه تاریخی، قدیمی‌ترین مدرسه و تنها بادگیر جنوب استان کرمان و تپه‌های باستانی گاوکشی در این بخش وجود دارد.[نیازمند منبع]