فغاک

معنی کلمه فغاک در لغت نامه دهخدا

فغاک. [ ف َ ] ( ص ) ابله. نادان. ( یادداشت مؤلف ) ( فرهنگ فارسی معین ) :
آن کت کلوخ روی لقب کرد خوب کرد
ایرا لقب گران نبود بر دل فغاک.منجیک.همانا به چشمت هزاک آمدم
و یا چون تو ابله فغاک آمدم.اسدی.

معنی کلمه فغاک در فرهنگ معین

(فَ یا فُ )(ص . )۱ - ابله ، نادان . ۲ - حرام - زاده .

معنی کلمه فغاک در فرهنگ عمید

۱. نادان، ابله، احمق: آن کت کلوخ روی لقب کرد خوب کرد / زیرا لقب گران نَبُود بر دل فغاک (منجیک: شاعران بی دیوان: ۲۳۵ ).
۲. حرام زاده.

معنی کلمه فغاک در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - ابله نادان ۲ - حرامزاده.

معنی کلمه فغاک در ویکی واژه

ابله، نادان.
حرام - زاده.

جملاتی از کاربرد کلمه فغاک

همانا به چشمت هزاک آیدم و یا چون تو ابله فغاک آیدم