فعول. [ ف َ ] ( ع ص ) یکی از اشتقاقات کلمه فعل است که در علم صرف معیار صرفی صفت مشبهه و صیغه مبالغه قرار میگیرد و صفاتی ، مانند: صبور، قطور، اکول ، شرور بر وزن این کلمه است. ( از یادداشت های مؤلف ). فعول. [ ف ُ ] ( ع اِمص ) از مشتقات کلمه فعل است و در علم صرف معیار صرفی برخی از جمعهای مکسر ومصادر مجرد است ، مثلاً کلمات غرور، سرور، نکول ، عبورمصدر و بر وزن این معیار است و کلمات امور قبور، ثغور جمع مکسرند. ( با استفاده از یادداشتهای مؤلف ).
معنی کلمه فعول در فرهنگ فارسی
از مشتقات کلمه فعل است و در علم صرف معیار صرفی برخی از جمع های مکسر و مصادر مجرد است .
جملاتی از کاربرد کلمه فعول
^ فعولن فعولن فعولن فعول (فعل). وزن شعر هاست.
نیست زن پایبند هیچ اصول بجز از اصل فاعل و مفعول
گزارشهای مربوط به رواج رابطه جنسی مقعدی در میان مردان در طول زمان متفاوت بودهاست، گاهی این آمار بیشتر از مواقع دیگر بوده است. تعداد زیادی از مردان همجنسگرا و دوجنس گرا گزارش دادهاند که طول زندگی حداقل یک بار رابطه جنسی مقعدی داشتهاند. مطالعات انجام شده بر روی مردان همجنسگرا نشان دادهاست که درصد مردانی که ترجیح میدهند فاعل باشند با مردانی که ترجیح میدهند مفعول باشند، مشابه است. با این حال، برخی از مردان که با مردان رابطه جنسی برقرار میکنند، معتقدند که نقش مفعول در هنگام رابطه جنسی مقعدی، مردانگی آنها را زیر سؤال میبرد.
اغلب در صنعت پورن، شخص مفعول قبل از فیلمبرداریِ سکانس، اِنِما و تخلیه روده انجام میدهد. هرچند انجام انما، به علت عدم ظاهر شدن ذرات مدفوع در حین رابطه جنسی و فیلمبرداری میباشد و انما نمیتواند جلوی انتقال بیماری را بگیرد.
تقطیع: مفاعیلن مفاعیلن فعولن
ترتیب واژگان استاندارد به صورت فعل–نهاد–مفعول است اما گاهی اوقات نهاد–فعل–مفعول رایج است. واژگان با استفاده از پیشوند، پسوند و پیراوند برای جنسیت، شمار و حالت صرف میشوند. فعلها نیز برای زمان، نمود، وجه، جهت، شخص نهاد و نفی صرف میشوند. وامگیری فراگیر از عربی به تمام دستههای اصلی، از جمله افعال، گسترش یافتهاست. با این حال، فعلهای وامی بر اساس الگوهای بومی صرف میشوند.
لقبشان در مصادر کرده مفعول دو استاد این ز تبریز آن ز زوزن
تقطیع: مفعول مفاعلن مفاعیل
تقطیع: مفعول مفاعیل مفاعیلن فاع
برخی فعلهای عبارتی نیازی به مفعول ندارند (مثال ۱) و برخی دیگر با مفعول استفاده میشوند. هنگامی که مفعول اسم باشد ممکن است پس از وند (مثال ۲) یا پیش از وند (مثال ۳) مورد استفاده قرار گیرد، ولی وقتی مفعول ضمیر است حتماً پیش از وند قرار میگیرد. (مثال ۴)