فظیع

معنی کلمه فظیع در لغت نامه دهخدا

فظیع. [ ف َ ] ( ع ص ) کار زشت و سخت از حد درگذشته در زشتی. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || آب شیرین و آب زلال. ( منتهی الارب ). آب گوارا و گویند آب زلال و ضد آن مضاض است. ( از اقرب الموارد ).

معنی کلمه فظیع در فرهنگ معین

(فَ ) [ ع . ] (ص . ) کاری که در شناعت و بدی از حد درگذشته .

معنی کلمه فظیع در فرهنگ عمید

۱. بسیارزشت.
۲. (اسم ) آب زلال و گوارا.

معنی کلمه فظیع در فرهنگ فارسی

کاربسیارزشتامری که درزشتی وشناعت ازحدتجاوزکرده باشد
( صفت ) ۱ - کار سخت و زشت ۲ - کاری که در شناعت و بدی از حد در گذشته .

معنی کلمه فظیع در ویکی واژه

کاری که در شناعت و بدی از حد درگذشته.

جملاتی از کاربرد کلمه فظیع

و قیل بعد اربعین یوما حین طهرت من النّفاس، و قیل لمّا ولدته ذهب الشیطان فاخبر بنی اسرائیل انّ مریم قد ولدت. فدعوها، «فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَها تَحْمِلُهُ» بعد از چهل روز مریم از نفاس پاک شده بود، عیسی را بر گرفت و باز میان قوم خویش آورد، براه در غمگین و متفکّر بود که تا قوم وی چه گویند و ایشان را چه جواب دهد؟ در آن حال عیسی (ع) بآواز آمد و گفت: یا امّاه ابشری فانّی عبد اللَّه و مسیحه. پس چون در میان قوم خویش شد و ایشان اهل بیت صلاح بودند، بگریستند و زاری کردند گفتند: «یا مَرْیَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَیْئاً فَرِیًّا» ای فظیعا منکرا عظیما چیزی عظیم است منکر، این فرزند که آوردی بی‌پدر. الفرّی العظیم من الامر یستعمل فی الخیر و الشرّ.
یک روز نباشد که من گوشه نشین را تهمت نه ز هر گوشه به صد امر فظیع است
لَوْ تَری‌ لتری امرا فظیعا هائلا، «یرجع بعضهم الی بعض القول» ای یجیب بعضهم بعضا و یردّ بعضهم بعضا یَقُولُ الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا ای قهروا و هم السفلة، لِلَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا یعنی تعظّموا عن الایمان و هم القادة: لَوْ لا أَنْتُمْ لَکُنَّا مُؤْمِنِینَ بمحمد و القرآن.