فضی
معنی کلمه فضی در فرهنگ معین
معنی کلمه فضی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه فضی در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه فضی
چو باد سرد بجنبید شعله آتش باتّفاق فضیلت برآب و طین دارد
می ترسم از هلاک اگر غم فرو خورم بیم فضیحتست اگر برکشم فغان
و حسن می گوید، «در خانه های رسول (ص) همه دست به سقف رسیدی». و فضیل می گوید، «عجب از آن ندارم که بنا کنند و می گذارند. از آن عجب دارم که می بینند و عبرت نمی گیرند».
فضیلته للفاضلین بصیره ملاحته للعاشقین قوام
نقل است که فضیل یکی را گفت: «از بهر ِ خدا مرا بند کن و پیش ِ سلطان بر -که بر من حدّ بسیار است- تا بر من حدّ راند».
خود تو پوشیدی بترها را به حلم ورنه میدانی فضیحتها به علم
بگشا قفل در باغ فضیلت را بخور از میوهٔ شیرین فراوانش
چو من بر مدیحت گشایم زبان زبان را فضیلت نهم بر بصر
نگویم فضیلت نهم بر کسی چنان باش با من که با هر کسی