فضای تصویر

معنی کلمه فضای تصویر در فرهنگستان زبان و ادب

{image space} [مهندسی نقشه برداری] 1. فضایی دوبعدی که براساس تعداد ستون ها و سطرها در یک مجموعه دادۀ شطرنجی مشخص می شود 2. آن بخش از فضا که در آن، پرتو نور تحت تأثیر سامانۀ نوری قرار می گیرد

معنی کلمه فضای تصویر در ویکی واژه

۱. فضایی دوبعدی که براساس تعداد ستون‌ها و سطرها در یک مجموعه‌دادۀ شطرنجی مشخص می‌شود ۲. آن بخش از فضا که در آن، پرتو نور تحت تأثیر سامانۀ نوری قرار می‌گیرد.

جملاتی از کاربرد کلمه فضای تصویر

ون در واردن و ویل، هندسه جبری را به منظور کاربرد در نظریه اعداد روی هر میدان دلخواه تعریف کردند، نه لزوماً میدان‌هایی که بسته جبری باشند. ویل اولین کسی بود که واریته مجرد (نه این که در یک فضای تصویری نشسته باشد) را با چسباندن واریته های آفینی کنار مجموعه های باز، مثل مدل منیفلدها در توپولوژی، تعریف نمود. او این تعمیم را برای ساخت واریته ژاکوبی از یک خم بر روی هر میدان نیاز داشت (بعد ها ویل، چو و ماتسوساکا نشان دادند که ژاکوبی ها در حقیقت واریته های تصویری هستند.).