معنی کلمه فصل الخطاب در لغت نامه دهخدا
همه گفتار او فصل الخطاب است
همه کردار او سحر حلالا.عنصری.بنشست و خطبه کرد و بفصل الخطاب گفت
گر مشکلیت هست سوءالات کن تمام.خاقانی.|| کلمه اما بعد. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). || عبارت البینة علی المدعی و الیمین علی المدعی علیه. ( یادداشت مؤلف ) ( از منتهی الارب ). رجوع به کلمه فصل شود. || احادیث نبوی که فاصل است میان حق و باطل ، یعنی جداکننده است حق را از باطل. ( غیاث ). رجوع به کلمه فصل شود.