فشرده

معنی کلمه فشرده در لغت نامه دهخدا

فشرده. [ ف َ / ف ِ ش ُ دَ / دِ ] ( ن مف ) فشارداده شده و افشرده شده. ( ناظم الاطباء ). افشرده. ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه فشرده در فرهنگستان زبان و ادب

[مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] ← پِرِسی

معنی کلمه فشرده در ویکی واژه

sintesi

جملاتی از کاربرد کلمه فشرده

روزی دو سه پی فشرده گیرت افتاده ز پای و مرده گیرت
از فرایند پرس خشک برای گِل‌هایی استفاده می‌شود که در طول فرایند خشک شدن بیش از حد منقبض می‌شوند. گل رسی مخلوط شده با حداقل آب ممکن (تا ۱۰ درصد) توسط ماشینی که با فشار بسیار بالا کار می‌کند به داخل قالب‌های فولادی فشرده می‌شود.
نیتروژن به صورت گسترده در صنایع مختلف کاربرد دارد. بازار نیتروژن مواردی از قبیل فروش نیتروژن صنعتی و خدمات مرتبط با این محصول را در بر می‌گیرد. محصولات اصلی به دست آمده از گاز نیتروژن عبارتند از: گاز نیتروژن فشرده و نیتروژن مایع.
در راه انتظار تو شد خسته پای من از بس فشرده ام به ره انتظار، پا
کاین منم افشرده پا اندر ره صلح و وداد نیست‌ازمن‌ خوف‌ و بیم
گرفته هوش گریبان من، پیاله چه شد؟ خرد به فرق سرم پافشرده، داغ کجاست؟
در نیمه دی ماه ۱۳۸۹ فیلمی از مهران مدیری در حال تقلید برنامه‌های ماهواره‌ای در فضای وب، و همچنین به‌صورت لوح فشرده منتشر شد که به سرعت به یکی از پربازدیدترین لینک‌ها در محیط وب فارسی و شبکه‌های اجتماعی تبدیل شد، اما کسی نمی‌دانست متعلق به کدامیک از آثار مدیری است.
چون گوشه دامان من از خون شده رنگین هر گوشه که دامان خود افشرده ام امروز
هرجا که سپاه تو پی فشرده در سنگ نشان قدم گرفته
منم به دشت جنون سر نهاده چون مجنون منم به کوه بلا پا فشرده چون فرهاد
در جنبش و جوش و در خروش آی تا کی باشی چنین فشرده
فشرده عشق در دل ها قدم سخت خرد برده به صحرای عدم رخت
خردمندی و مردی و رای تو فشرده به هرجای بر پای تو