فرگرد. [ ف َ گ َ ] ( اِ )هر فصل از کتاب وندیداد را گویند که یکی از پنج بخش اوستای موجود است. رجوع به یسنا حاشیه ص 27 شود. فرگرد. [ ف َ گ َ ] ( اِخ ) شهرکی است خرد [ به خراسان ]. مردمان او خداوند چهارپایند. ( حدود العالم ).
معنی کلمه فرگرد در فرهنگ معین
(فَ رْ گَ ) (اِ. ) هر یک از فصول کتاب وندیداد.
معنی کلمه فرگرد در فرهنگ عمید
واحد تقسی بندی مطالب کتاب، فصل.
معنی کلمه فرگرد در فرهنگ فارسی
فصل، بخشی ازکتاب، هریک ازفصول وندیداد مجموعا ۲۲ فرگرد است . شهرکیست خرد مردمان او خداوند چهارپایند
معنی کلمه فرگرد در ویکی واژه
هر یک از فصول کتاب وندیداد.
جملاتی از کاربرد کلمه فرگرد
وندیداد در بخش در فرگرد هشتم، شمارهٔ ،۳۲ در جواب سوالهایی چون این که ”دیو کیست و دیوپرست کیست؟ “ آمدهاست: ”اهورامزدا پاسخ داد مردی که با مردی لواط کند یا مردی که بگذارد مردی با او لواط کند دیو است. اوست که دیوپرست است. اوست که پیش از مرگ همسان دیو است و پس از مرگ یکی از دیوان ناپیدا شود. چنین است مردی که با مردی لواط
سد توتیای چشم ظفرگرد اسب شاه تا کدخدای اوست به اسب هنر سوار