طنین. [ طَ ] ( ع اِ ) آواز مگس. ( منتهی الارب ). بانگ مگس. ( منتخب اللغات ) ( مهذب الاسماء ). آواز کردن مگس. ( تاج المصادر ). وزوز. بانگ پشه. ( مهذب الاسماء ). بانگ گوش. ( مهذب الاسماء ) ( دهار ). آواز گوش. ( منتخب اللغات ). بانگ تشت. ( مهذب الاسماء ) ( منتهی الارب ). آواز طشت و طاس. ( منتخب اللغات ). بانگ طنبور. ( مهذب الاسماء ). بانگ بط و جز آن.( منتهی الارب ). آواز کردن بط. ( تاج المصادر ). بانگ پنگان. ( منتهی الارب ). بانگ کردن رویینه و مس. ( زوزنی ). و صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد، در لغت صدای مگس باشد. و در عرف پزشکی ، آوازی است که بگوش آدمی رسد ولی نه از خارج. و فرق بین طنین و دوی آنست که آهنگ طنین تیزتر و لطیفتر و صدای دوی ، نرمتر و ستبرتر است.کذا فی بحر الجواهر : و اندر دماغ آوازها افتد همچون آواز حرکت درختان یا آواز جلاجل یا آواز آسیا و مانند آن ، و این آوازها را بتازی طنین و دوی گویند. ( ذخیره خوارزمشاهی ). و علاج طنین و دوی و آوازهاء دروغین شنیدن. ( ذخیره خوارزمشاهی ). بیخ حنظل رااندر روغن بجوشانند و بگوش اندر چکانند، آوازها که اندر گوش افتاده باشد برود، و آن آوازها را به تازی طنین گویند و دوی نیز گویند. ( ذخیره خوارزمشاهی ). زبان مرغان خواهی طنین چرخ شنو در سلیمان جوئی به صدر خواجه شتاب.خاقانی.مرا ز هاتف همت رسد بگوش خطاب کزین رواق طنینی که میرود دریاب.خاقانی.اشکمش گفتی جواب بی طنین که اباد اﷲ کید الکافرین.مولوی.کیمیاسازان گردون را ببین بشنو از میناگران هر دم طنین.مولوی.کی از طنین ذبابی پلنگ راست زیان کی از حنین حبابی نهنگ راست خطر.قاآنی.- طنین الاذن ؛ الریح فی الاذن. - طنین ذوالاربع ؛ در سامعه سه قسمت میشود، دو قسمت در نسبت 89 که آنها را طنینی گویند و «ط» علامت آنست ، و یک قسمت را که کوچکتر است درنسبت 2021 بقیه نامند. - طنین صوت ؛ ( اصطلاح فیزیک ) عبارتست از طرز ترکیب اصوات اصلیه با اصوات فرعیه.
معنی کلمه طنین در فرهنگ معین
(طَ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) بانگ کردن مگس ، ناقوس و... ۲ - (اِ. ) بانگ ، صدا. ۳ - نوسانات فرعی صدا، پژواک .
معنی کلمه طنین در فرهنگ عمید
۱. انعکاس صدا، پژواک. ۲. خوش آهنگی. ۳. صدای ناقوس، زنگ، و مانند آن که در گوش می پیچد. ۳. صدای مگس، پشه یا زنبور.
معنی کلمه طنین در فرهنگ فارسی
آوازمگس یاپشه، صداکردن ناقوس وزنگ ومانند آن، دراصطلاح فیزیک: نوسانهای فرعی صوت ۱ - ( مصدر ) آواز کردن ( مگس بط ) . ۲ - طرز ترکیب اصوات با اصوات فرعی یا طنین گوش . وزوز گوش و صدای ناراحت کننده ای که در گوش بر اثر التهاب پرده گوش عارض شود .
معنی کلمه طنین در فرهنگ اسم ها
اسم: طنین (دختر) (عربی) (طبیعت) (تلفظ: tanin) (فارسی: طنين) (انگلیسی: tanin) معنی: انعکاس صوت، پژواک، حالتی از صدا که دارای تأثیر و نفوذ است، خوش آهنگی، حالتی از صدا که دارای تأثیر و نفوذ باشد
معنی کلمه طنین در دانشنامه آزاد فارسی
طنین (timbre) در موسیقی ، رَنْگِ آوا، یا کیفیت آوای یک صدای به خصوص . هر نت با هارمونیک های زیرایی (زیر و بم) خاص خود، و فراز و فرودهای (موج ) خود، وقتی با سازهای مختلف نواخته شود، «شکل » صدایش فرق می کند. بررسی عناصر کیفیِ صدا بخشی از علم آکوستیک است.
بعدها فرصت شیرازی یک فاصلهٔ دیگر هم معرفی کرد به نام طنینی مُستَزاد (بیشطنینی) که معادل دوم بیشبزرگ است و آن را با «ه» نمایش میدهند. به فواصل طنینی، مجنب، و بقیه ابعاد صِغار (فواصل کوچک) گفته میشد و گاه نیز به آنها فواصل لحنیه (فاصلههای ملودیک) نام میدادند.
از فیلمها یا مجموعههای تلویزیونی که وی در آنها نقش داشتهاست، میتوان به ایستاندرز، ساز بادی پرطنین و پوآرو اشاره نمود.
عامل مهم دیگر در کنترل کیفیت صدا مربوط به طنین یا پس آواست و در واقع مربوط به مدت زمانی است که طنین ادامه مییابد. این اتفاق زمانی رخ میدهد که انرژی صدا پس از اینکه خروج اش از منبع متوقف میشود، ادامه میابد؛ و این موضوع تا زمانی که طنین از طریق برخوردهای با سطوح و گردش در محیط که نهایتاً منجر به از دست دادن انرژی آن میشود، از بین برود؛ که این موضوع و مدت زمان ادامه یافتن طنین وابسته به حجم فضا و نوع مصالح خواهد بود. به عنوان مثال اگر این طنین بسیار طولانی گردد فهم کلمات را در یک سخنرانی با مشکل روبرو خواهد نمود.
عفوش نپرسد ار ز کسی بنگرد خلاف شاهین نترسد ار مگسی برکشد طنین
چنانکه گفته شد، هر دور به صورت ترکیبی از دو دانگ (یک ذیالاربع و یک ذیالخمس) تعریف میشد که به آنها «جنس» میگفتند. فاصله هر نت دانگ با نت بعدی برابر با بقیه، مجنب یا طنینی بود و فواصل دیگر به کار نمیرفتند؛ مثلاً جنس ذیالاربع «دو، ر کرن، ر بکار، می» ملایم دانسته نمیشد چرا که فاصلهٔ بین ر کرن و ر بکار کمتر از «بقیه» بود. همچنین جنس ذیالاربع «سل، لا بمل، لا بکار، دو» نیز ملایم دانسته نمیشد چون دو فاصلهٔ «بقیه» به صورت پیاپی در آن استفاده شده بود (که این توالی ملایم دانسته نمیشد).
یا طنین پشهٔ لاغرکه هیچش زور نیست کی خلل بر خاطر پیل دمان میآورد
شور ترانهسنجی عنقاییات رساست چندی به قاهقاه طنین مگس بخند
تو گوئی اینکه نبوداست گوشمان ور هست اسیر رنج دوی و طنین و طرش و حماست
از آنکه پایهٔ سیمرغ از آن رفیعتر است که التفات کند گر کشد ذباب طنین
شورای هماهنگی راه سبز امید و اردشیر امیر ارجمند و مجتبی واحدی مشاوران میرحسین موسوی و مهدی کروبی با انتشار بیانیهای و در پاسخ به فراخوان جوانان، تشکلهای سیاسی واجتماعی از مردم دعوت کرد تا در روز ۱۰ اسفند که همزمان با شب تولد میر حسین موسوی است، در اعتراض به حصر و زندان خانگی غیرقانونی همراهان مردم ایران، از میدان امام حسین تا میدان آزادی در تهران و در بسیاری از میادین اصلی در شهرستانها فریاد” یا حسین میرحسین”، ” یا مهدی، شیخ مهدی” را طنین انداز کنند.
دعوی اگر کنم که بفرمان وی مگس آید همی بعرصه سیمرغ با طنین
مرده را کی بود طنین و صفیر آن ز صیاد و مرغ دان ای میر
فریادهای مکرر بیماران که در بیمارستان طنین انداز میشد،کامرون یا بسیاری از همکارانش را در تلاش برای تغییر الگوی کامل سوژههایشان منصرف نکرد.
اولین وآخرین من بودهام طاهرین و باطنین من بودهام
داد بخشاد او را ای آنکه افتد روز جنگ از غریو کوست اندر گنبد گردان طنین
در زمان اکران، فیلم به دلیل حمایت آشکار از انتقام خیابانی و حمایت از مجازات نامحدود مجرمان مورد انتقاد قرار گرفت. همچنین این فیلم یک موفقیت تجاری بود و در بین مردم ایالات متحده که در طول دهه ۱۹۷۰ با افزایش نرخ جرم و جنایت مواجه بودند، طنین انداز شد.
کوس زرین چون خروشان گشته در نوبت گهت کوه آهن دل طنین در هفت پنگان یافته
زیر باغچه در آسمانِ نیلگون صدای چهچههٔ بلبل طنین انداز است