فروهیده

معنی کلمه فروهیده در لغت نامه دهخدا

فروهیده. [ ف ِ دَ / دِ ] ( ص ) ظاهر و آشکار. || با شکوه و شأن و شوکت. ( برهان ).
فروهیده. [ ف َ دَ / دِ ] ( ص ) خردمند و عاقل ودانا. ( برهان ). پسندیده. ( فرهنگ اسدی ) :
هرکه فرهنگ از او فروهیده ست
تیزمغزی از او نکوهیده ست.عنصری ( از حاشیه برهان چ معین ).

معنی کلمه فروهیده در فرهنگ معین

(فَ رُ دِ ) (ص مر. )خردمند، پسندیده .

معنی کلمه فروهیده در فرهنگ عمید

۱. عاقل، خردمند، دانا.
۲. پسندیده، شایسته: هرکه فرهنگ از او فروهیده ست / تیزمغزی از او نکوهیده ست (عنصری: ۳۶۴ ).
۳. دارای فروشکوه.

معنی کلمه فروهیده در فرهنگ فارسی

( صفت ) پسندیده : هر که فرهنگ ازو فرو هیده است تیز معزی ازو نکوهیده است

معنی کلمه فروهیده در ویکی واژه

خردمند، پسندیده.

جملاتی از کاربرد کلمه فروهیده

آرام می‌گیریم پربیننده‌ترین سریال سال ۱۳۹۵ صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و به کارگردانی روح‌الله سهرابی، نویسندگی روح‌الله سهرابی، سید مرتضی مصطفوی، فریدون فرهودی و فروغ فروهیده و تهیه‌کنندگی فرهاد گلی، می‌باشد که در ۵۰ قسمت در سال ۱۳۹۵ تولید و از شبکه دو سیما پخش شد.