فرومغناطیس
معنی کلمه فرومغناطیس در فرهنگستان زبان و ادب

فرومغناطیس

معنی کلمه فرومغناطیس در فرهنگستان زبان و ادب

{ferromagnetism} [فیزیک] ویژگی موادی مانند آهن و نیکل و کبالت و آلیاژها و ترکیب آنها

معنی کلمه فرومغناطیس در دانشنامه عمومی

فِرّومغناطیس ( به انگلیسی: Ferromagnetism ) به پدیدهٔ ایجاد گشتاور مغناطیسی موازی در اثر برهم کنش تبادلی در دماهای پایین تر از نقطهٔ بحرانی ( دمای کوری Tc ) گفته می شود.
موادی که این خاصیت را داشته باشند، فِرّومَگنِت نامیده می شوند. این مواد می توانند در نبودِ میدان خارجی، مغناطش خودبخودی ( Ms ) غیر صفر داشته باشند. این مقدار در دمای صفر مطلق به بیشترین میزان خود رسیده و در دمای کوری به صفر می رسد.
فرومغناطیسی مکانیسمی اساسی است که توسط آن مواد خاص ( مانند آهن ) آهن ربای دائمی می شوند یا به آهن ربا جذب می شوند. در فیزیک، چندین نوع مختلف از خاصیت مغناطیسی وجود دارد. فرومغناطیس قوی ترین نوع است، تنها نوعی است که به اندازهٔ کافی قوی است تا حس شود و باعث پدیده های مغناطیسی در زندگی روزمره شود؛ یکی از نمونه ها، آهن ربای یخچال است.
همهٔ آهن رباهای دائم ( موادی که می توانند توسط یک میدان مغناطیسی خارجی مغناطیسی شوند و بعد از حذف میدان مغناطیسی خارجی آهن ربا باقی بمانند ) فرومغناطیس سخت هستند، به طوری که مواد دیگر به آن ها جذب می شوند.
از لحاظ تاریخی، کلمه فرومغناطیس برای هر ماده ای که بتواند خود به خود مغناطیسی شود به کار می رود: موادی که گشتاور مغناطیسی در غیاب میدان مغناطیسی خارجی در آن ها ایجاد می شود. این تعریف اجمالی هنوز در حالت کلی برقرار است. اخیراً گونه های مختلف مغناطش خود به خودی شناسایی شده اند زمانی که بیش از یک یون مغناطیسی در هر سلول ابتدایی از مواد وجود دارد، منجر به تعریف سختگیرانه تری از "فرو مغناطیسی " می شود که وجه تمایز با فری مغناطیس را باعث می شود. مواد "فرومغناطیسی" در این معنا. در هر یک از واحدهای مغناطیسی وجود دارد. اگر بعضی از یون های مغناطیسی از تفریق خالص مغناطیسی ( اگر آن ها تا حدی ضد تراز باشند ) ، ماده فری مغناطیس است. اگر این نیروهای تراز و ناتراز با هم در تعادل قرار بگیرند به طوری که خاصیت مغناطیسی نداشته باشند این ماده ضد فری مغناطیس است. تمامی تأثیر تراز شدن تنها در دمای زیر دمای بحرانی معینی به نام دمای کوری ( برای فرو مغناطیس و فری مغناطیس ها ) یا درجه حرارت Néel ( برای ضد فرومغناطیس ها ) رخ می دهد.
در میان تحقیقات اولیه بر روی فرو مغناطیس ها می شود به تلاش های پیشگامانهٔ الکساندر استولتف برای اندازه گیری تراوایی مغناطیسی فرو مغناطیس ها که با منحنی استولتف شناخته می شود، اشاره کرد.
معنی کلمه فرومغناطیس در دانشنامه عمومی

معنی کلمه فرومغناطیس در دانشنامه آزاد فارسی

فِرّومِغناطیس (ferromagnetism)
نوعی مغناطیس در مواد، حاصل از میدان مغناطیسی خارجی. این مغناطیس پس از حذف میدان خارجی نیز برقرار می ماند و به همین سبب، مواد فرومغناطیسی را برای ساختن آهنرباهای دایمی به کار می برند. از این رو، می توان گفت که مادۀ فرومغناطیس می تواند بسته به دما، از تراوایی مغناطیسی قوی و پذیرفتاری زیاد برخوردار باشد. آهن، کُبالت، نیکل، و آلیاژهای آن ها نمونه هایی از مواد فرومغناطیس اند. خاصیت فرومغناطیسی براثر چرخش الکترون اتم های مادۀ فرومغناطیس حاصل می شود که دارای سمت گیری آهنرباهای ضعیف بسیار کوچک اند. این آهنرباها در نواحی کوچکی با نام حوزه ها، که در مجاورت هم جسم را تشکیل می دهند، به موازات یکدیگر قرار می گیرند و خاصیت مغناطیسی آن نواحی را تشدید می کنند. این حوزه ها در مادۀ مغناطیس نشده نامرتب قرار می گیرند و در کل باعث می شوند تا هیچ اثر مغناطیسی در آن دیده نشود. وقتی چنین ماده ای در میدان مغناطیسی قرار می گیرد، حوزه هایش با جهت میدان هم جهت می شوند و درنتیجه، جسم از نظر مغناطیسی اشباع می شود. اگر این حوزه ها بعد از حذف میدان خارجی همچنان هم جهت بمانند، خاصیت مغناطیسی دایمی مشاهده می شود. مواد فرومغناطیسی دارای پسماند مغناطیسی اند.

معنی کلمه فرومغناطیس در ویکی واژه

ویژگی موادی مانند آهن و نیکل و کبالت و آلیاژها و ترکیب آنها.

جملاتی از کاربرد کلمه فرومغناطیس

اگر پراکندگی حامل‌های بار در رابط بین فلز فرومغناطیسی و غیرمغناطیسی کم باشد و جهت اسپین الکترون به اندازه کافی طولانی شود، مناسب است که مدلی را در نظر بگیرید که در آن مقاومت کل نمونه ترکیبی از مقاومت در برابر لایه‌های مغناطیسی و غیرمغناطیسی است.
این پدیده اولین بار در سال ۱۹۱۹ توسط فیزیکدان آلمانی هاینریش بارکهاوزن در نمونهٔ آهنی کشف شد. وی این پدیده را با مشاهدهٔ پالس‌های القایی نامنظم در سیم‌پیچ دور نمونه‌ها کشف کرد. اثر بارکهاوزن اولین مدرک غیرمستقیم برای وجود حوزه‌های مغناطیسی در مواد فرومغناطیس بود که قبل از آن توسط پیر-ارنست وایس پیش‌بینی شده‌بود.
معنی این پارامترها درست مانند معادله قبلی است، اما اکنون آن‌ها به لایه فرومغناطیسی اشاره دارند.
تصویربرداری مغناطیسی از سطوح فلزی توسط حسگرهای میدان مغناطیسی یک تکنیک پر کاربرد در تست غیر مخرب سطح برای تشخیص وجود نقص در نمونه‌های فلزی است. در میان تکنیک‌های تصویربرداری مغناطیسی، روش تست نشت شار مغناطیسی یک روش پرکاربرد در تست غیر مخرب سطوح فلزی فرومغناطیسی همانند لوله‌های انتقال و مخازن ذخیره نفت و گاز است.
سامانه‌های اسپینترونیک، اغلب در نیم‌رساناهای مغناطیسی یا آلیاژهای فرومغناطیس محقق می‌شوند و در زمینهٔ رایانش کوانتومی کاربرد دارند.
زمانی که جریان الکتریکی درون سیم پیچ از اطراف هسته آهنی عبور می کند،سبب ایجاد میدان مغناطیسی در هسته می شود.میدان به وجود آمده به وسیله قطب های آهنربا به قطعه مورد بررسی انتقال می یابد. بنابراین هسته آهنی و قطعه مورد بررسی، تشکیل مدار بسته ای می دهند و شار مغناطیسی بین دو قطب یوک درون قطعه جریان می یابد.در این روش نیز با تجمع ذرات فرومغناطیس در محل ترک می توان بازرسی را انجام داد.از این روش بیشتر برای بررسی عیب درز جوش استفاده می شود.
تفاوت رنگ‌ها در این مثال نشان می‌دهد که شخص تحلیل‌کننده برای هر کدام از نواحی ماده متفاوتی انتخاب کرده‌است؛ در این مثال سیم پیچ به رنگ قهوه‌ای، یک قطعه فرومغناطیسی به رنگ آبی روشن، و هوا به رنگ خاکستری نشان داده شده‌است.
با توجه به آنچه گفته شد، فقط مواد فرومغناطیسی و فری‌مغناطیسی قابلیت تبدیل شدن به آهنربای دائمی را دارند.