فروشندگی

معنی کلمه فروشندگی در لغت نامه دهخدا

فروشندگی. [ ف ُ ش َ دَ / دِ ] ( حامص ) عمل فروشنده. ( یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به فروشنده شود.

معنی کلمه فروشندگی در فرهنگ فارسی

عمل فروشنده

جملاتی از کاربرد کلمه فروشندگی

اولین شغل مارتین، فروشندگی کتاب‌های راهنما در دیزنی‌لند بود. وی این کار را به شکل نیمه‌وقت در آخر هفته‌ها و زمانی که مدرسه در تابستان تعطیل می‌شد به شکل تمام وقت انجام می‌داد. فعالیت وی به عنوان فروشنده تا سه سال (۵۸–۱۹۵۵) ادامه داشت.