فروزانفر

معنی کلمه فروزانفر در لغت نامه دهخدا

فروزانفر. [ ف ُ ف َ ] ( اِ مرکب ) به معنی فرفروزان است که رب النوع انسان باشد یعنی پرورنده و پرورش کننده آدمی. ( برهان ). برساخته فرقه آذرکیوان است. ( حاشیه برهان چ معین ). رجوع به فروزان شود.

معنی کلمه فروزانفر در فرهنگ معین

(فُ فَ ) (ص مر. ) دارای فر و شکوه و درخشان .

معنی کلمه فروزانفر در فرهنگ عمید

فر فروزان، دارای فروشکوه درخشان.

معنی کلمه فروزانفر در فرهنگ فارسی

فرفروزان، دارای فروشکوه درخشان
به معنی فرفروزان است که رب النوع انسان باشد یعنی پرورنده و پرورش کننده آدمی .

معنی کلمه فروزانفر در ویکی واژه

دارای فر و شکوه و درخشان.

جملاتی از کاربرد کلمه فروزانفر

خلیلی اعتبار بسیاری نیز در میان فارسی‌زبانان ایران نیز کسب کرده بود. چنانچه مقامات دانشگاهی و حلقه‌های ادبی ایران دوبار در سال‌های ۱۳۳۵ و ۱۳۴۰ از وی دعوت نمودند و خلیلی مورد استقبال فراوان حلقه‌های فرهنگی ایران قرار گرفت. چنان‌که تقریظ‌هایی را که عبدالرحمن پژواک، رضازاده شفق، بدیع‌الزمان فروزانفر، لطفعلی صورت‌گر و شمس‌الدین مجروح بر دیوان اشعار او نگاشته‌اند.
علینقی وزیری شاگردانی را تربیت کرد که چندی از آن‌ها در موسیقی ایران نامدار گشتند، از جمله: ابوالحسن صبا، روح اله خالقی، موسی معروفی، جواد معروفی، حسین سنجری، حشمت سنجری، عبدالعلی وزیری، علی‌محمد خادم میثاق، حسینعلی ملاح و احمد فروتن راد. او با دعوت از برخی هنرمندان هم‌دوره‌اش (نظیر علی دشتی، علی‌اکبر دهخدا، غلامرضا رشید یاسمی، بدیع‌الزمان فروزانفر و سید حسن تقی‌زاده) یک «آکادمی هنرهای زیبا» تأسیس کرد که هدفش جمع‌آوری فرهنگی از واژگان موسیقایی بود و به عقیدهٔ برخی پیش‌زمینه‌ای شد برای تشکیل فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
ادیب اگر چه همواره درس دائمی نداشت ولی می‌توان علی عبدالرسولی را از شاگردان و اصحاب خاص وی نام برد. چنان‌که افرادی چون فروزانفر، محمد تقی بهار و … از مبانی ادبیاتی و تاریخی وی استفاده می‌بردند.
او با علی‌اصغر حکمت، محمّدتقی بهار و بدیع‌الزمان فروزانفر مراوده یافت.
آیین نگارش تاریخ کتابی از غلامرضا رشیدیاسمی دربارهٔ قواعد تاریخ‌نگاری است که با مقدمه‌ای از بدیع‌الزمان فروزانفر در مهرماه سال ۱۳۱۶ منتشر شد. این اثر که به‌عنوان رسالهٔ دکتری به دانشگاه تهران ارائه شده، «نخستین رسالهٔ روش تحقیق تاریخی در ایران» است.
اثیر سال‌های پایانی زندگانی را در شهر خلخال بسر برد و در سال ۶۰۹ ه‍.ق در همین شهر درگذشت. تاریخ مرگ اثیر را سال‌های ۵۶۳ ه‍.ق و ۵۷۷ ه‍.ق هم ذکر کرده‌اند که با توجه به اینکه تاریخ سرایش بعضی از اشعار او پس از این سال‌هاست، اعتباری ندارد. بدیع الزمان فروزانفر، اثیر را به تعصب مذهبی متهم داشته و گفته است که هم‌کیشان حنفی خود را بر ضد شافعیان تحریک می‌کرده‌است. درستی این قول مورد تردید است. زیرا به احتمال بسیار اثیر خود شافعی است و ثانیاً در دیوان او اشعاری در ستایش هر دو گروه دیده می‌شود. مدایح او در ستایش ائمه شیعه و بالاخص علی قابل توجه است.
شصت سال پیش در «نخستین کنگره نویسندگان ایران» به ریاست ملک‌الشعرای بهار و با شرکت فروزانفر و صادق هدایت و بسیاری دیگر، ژالهٔ اصفهانی به عنوان یک زن شاعر یکی از شرکت‌کنندگان در این کنگره بود.
از پاره‌ای از مطالبی که در گرشاسپ‌نامه آمده به خوبی پیداست که اسدی افزون بر چیره‌دستی در شعر و حماسه‌سرایی، در علوم دینی،فلسفه ،تاریخ ،جغرافیا و نجوم نیز آگاهی‌های چشمگیر داشته‌است و در همین منظومه چنان به موضوعات دینی و حکمی توجه نشان می‌دهد که او را «حکیم» لقب داده‌اند. اسدی با دیوان‌های شعرای عرب نیز آشنایی داشته و پاره‌ای مضامین آن‌ها را در گرشاسپ‌نامه به کار برده‌است. چنان‌که فروزانفر نشان می‌دهد، مضمون دو بیت از اسدی با دو بیت از متنبی شاعر پرآوازه عرب به خوبی تطبیق می‌کند.