فرودستی. [ ف ُ دَ ] ( ص نسبی ) منسوب به بنگاله که آن را فرودست نیز نامند. ( از برهان ). فرودستی. [ ف ُ دَ ] ( حامص مرکب ) فقر و تنگدستی. ( یادداشت به خط مؤلف ). || زیردست دیگران بودن. ( یادداشت به خط مؤلف ).
معنی کلمه فرودستی در فرهنگ معین
( ~ . دَ ) (حامص . ) پستی ، حقارت .
معنی کلمه فرودستی در ویکی واژه
پستی، حقارت.
جملاتی از کاربرد کلمه فرودستی
عاشق شده بر پستی بر فقر و فرودستی ای جمله بلندیها خاک در این پستی