فرهیخته

معنی کلمه فرهیخته در لغت نامه دهخدا

فرهیخته. [ ف َ ت َ / ت ِ ] ( ن مف ) ادب آموخته. ( غیاث ). فرهخته. رجوع به فرهخته شود.

معنی کلمه فرهیخته در فرهنگ معین

(فَ تِ ) (ص مف . ) = فرهخته : ادب آموخته ، دانش آموخته ، دارای فرهنگ والا.

معنی کلمه فرهیخته در فرهنگ عمید

۱. باسواد و برخوردار از ادب، فرهنگ، و دانش.
۲. ادب آموخته، تربیت شده.

معنی کلمه فرهیخته در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - ادب کرده مودب ۲ - ادب آموخته ادیب ۳ - علم آموخته عالم .

معنی کلمه فرهیخته در فرهنگ اسم ها

اسم: فرهیخته (دختر) (فارسی) (تلفظ: farhikhte) (فارسی: فرهيخته) (انگلیسی: farhikhte)
معنی: ادب آموخته، آموخته، مؤدب، فرهیخته، برخوردار از سطح والایی از دانش، معرفت یا فرهنگ

معنی کلمه فرهیخته در ویکی واژه

فرهخته: ادب آموخته، دانش آموخته، دارای فرهنگ وا

جملاتی از کاربرد کلمه فرهیخته

سرنوشت گیلگمش به عنوانی یکی از خدایان جهان زیرین، موضوعی است که در حماسه دریافت می‌شود. وارونه رویداد تمیزی است که حتما هر بابلی فرهیخته‌ای آن را دریافته است؛ قهرمانی که در زندگی نتوانست خدا باشد، با مرگ توانست.