فرنگیس

معنی کلمه فرنگیس در لغت نامه دهخدا

فرنگیس. [ ف َ رَ ] ( اِخ ) نام دختر افراسیاب که در عقد نکاح سیاوش بود. ( برهان ). دختر افراسیاب و زن سیاوش. ( ولف ) :
فرنگیس بهتر ز خوبان اوی
نبینی به گیتی چنان روی و موی.فردوسی.از فرنگیس و کتایون و همای
باستان رانام و آوا دیده ام.خاقانی.

معنی کلمه فرنگیس در فرهنگ فارسی

نام دختر افراسیاب که بدستور او بازدواج سیاوش در آمد . فرنگیس آبستن بود که گرسیوز از حسد توطئه ای چید تا افراسیاب حکم قتل سیاوش را صادر کرد . پس از قتل وی فرنگیس را بزدند و برزمین کشاندند تا بچه ساقط شود لیکن پیران ویسه وزیر مانع شد و او را بخانه خود برد و پس از زادن کیخسرو همت گماشت و توانست بحیله او را از گزند افراسیاب فرنگیس را با پسرش به گنگ دژ فرستادند . عاقبت گیوپسر گودرز باشارت پدر برای یافتن کیخسرو و مادرش بسوی توران شتافت و پس از هفت سال آن دو را یافت و بایران آورد و بعدها فرنگیس را به ازدواج فریبرز پسر کیکاوس و عم کیخسرو در آوردند ( داستان ) .

معنی کلمه فرنگیس در فرهنگ اسم ها

اسم: فرنگیس (دختر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: farangis) (فارسی: فَرنگيس) (انگلیسی: farangis)
معنی: دارای گیسوان پرندین و نرم و فراوان، نام دختر افراسیاب و همسر سیاوش، از شخصیت های شاهنامه، ( اَعلام ) نام دختر افراسیاب تورانی و زن سیاوش، نام دختر افراسیاب تورانی و همسر سیاوش و مادر کیخسرو پادشاه کیانی

معنی کلمه فرنگیس در دانشنامه آزاد فارسی

فَرَنْگیس
در شاهنامۀ فردوسی، دختر افراسیاب، زن سیاوش، و مادر کِیخُسرو. سیاوش، پس از این که در توران دختر پیران را به همسری گرفت ، به توصیۀ پیران، با فرنگیس نیز ازدواج کرد. یک سال بعد سیاوش و فرنگیس به خُتَن رفتند و سیاوش در آن جا سیاوُشگَرد را ساخت و در آن میان کاخ زیبایی برای فرنگیس برپا کرد . افراسیاب، پس از کشتن سیاوش، فرنگیس را که پنج ماهه از او باردار بود زندانی کرد. اما پیران ، فرنگیس را به خواهش از افراسیاب گرفت و قول داد تا چون فرزند او به دنیا آمد کودک را به افراسیاب بدهد. آن گاه فرنگیس را به خُتَن برد و به همسر خود گُلشَهر سپرد. پس از زادن کِیخسرو، پیران کودک را به شبانان دو قلو سپرد. کیخسرو بالید. افراسیاب فرمان داد تا فرنگیس و کیخسرو به سیاوشگرد بروند. در این هنگام گیو که به دنبال کِیخُسرو به توران آمده بود مادر و پسر را یافت و آن ها را به رفتن به ایران تشویق کرد. کِیکاوس، فرنگیس را بانوی بانوان می خواند و کیخسرو او را مادر پارسا می نامد. فریبرز از رستم خواست تا فرنگیس را برای او خواستگاری کند و فرنگیس به اصرار وی پاسخ مثبت داد.

معنی کلمه فرنگیس در ویکی واژه

دختر افراسیاب که نخست به عقد نکاح سیاوش و بعد از قتل سیاوش به عقد نکاح فریبرز درآمد؛ وی مادر کیخسرو بود. فریبرز را با فرنگیس یار.....بکردند و بستند عهد استوار (شاهنامه)
از اسم‌های قدیمی از دو واژه فره - گیس از زبان پهلوی گرفته شده که به معنای موی فراوان و پرپشت می‌باشد و در گذر زمان به فرنگیس تغییر داده شده است. فرنگیس بهتر ز خوبان اوی.....نبینی به گیتی چنان روی و موی (فردوسی) از فرنگیس و کتایون و همای.....باستان را نام و آوا دیده‌ام (خاقانی)

جملاتی از کاربرد کلمه فرنگیس

به کاخ فرنگیس رفتند شاد بدید آن بزرگی فرخ نژاد
پرستار چندی به زرین کلاه فرنگیس با تاج در پیش‌گاه
از فرنگیس و کتایون و همای باستان را نام و آوا دیده‌ام
از آن سو فرنگیس ژولیده موی خروشیده جان و خراشیده روی
نجوید همانا فرنگیس بخت نه اورنگ شاهی نه تاج و نه تخت
فرنگیس اولین مرکب روان کرد که دولت در زمین گنجی نهان کرد
پیامی فرستاد پیران چو دود به گلشهر گفتا فرنگیس زود
افراسیاب که تحت تأثیر سیاوش قرار گرفته، فرنگیس زیبا را به او برای ازدواج پیشنهاد می‌دهد. سیاوش با او ازدواج می‌کند و شهری جدید، آرام و زیبا را بنیان نهاد که فقط جوانان در آن زندگی کنند.
فرنگیس را نیز کردند یار نهانی بر آن بر نهادند کار
سر گیو بر نیزه سازید گفت فرنگیس را خاک باید نهفت
به نزد فرنگیس بردند چیز روانشان پر از آفرین بود نیز
کتابخانه یگانگی نام یکی از کتابخانه‌های قدیمی تهران است که ۶۶ سال پیش به نام او، توسط همسرش فرنگیس یگانگی، بنیان گذاشته شده‌است.