فرنه

معنی کلمه فرنه در لغت نامه دهخدا

فرنه. [ ف َ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) به معنی لعنت و نفرین باشد. ( برهان ). مصحف «فریه ». ( حاشیه ٔبرهان چ معین از سراج اللغات ). رجوع به فریه شود.
فرنه. [ ] ( اِخ ) جایی است که نامش در شعر هذیل آمده است. ( از معجم البلدان ).

معنی کلمه فرنه در فرهنگ فارسی

جایی است که نامش در شعر هذیل آمده است .

معنی کلمه فرنه در ویکی واژه

فرن یا پرن، از اصطلاحات مشترک زبان اسکیتی، پارسی، مادی سده هفتم پیش از میلاد. از کلمات مریوط به معتقدات سرزمین پادشاهی ماد٬ به معنی نیروی سحرآمیز و افتخار شاهی تعبیر شده.

جملاتی از کاربرد کلمه فرنه

هر دلی کو بدام عشق افتاد نیست او را نه زان مفرنه مناص
از تو چون نالم که این جورم نه امروز است و بس بخت من دایم مرا کافرنهادی می‌دهد
در نیمه سال ۱۹۴۲ در جنوب شرق فرانسه سه گروه اصلی مقاومت تلاش کردند تا برای تأثیر گذاری بیشتر نظامی هماهنگی‌ها میانشان را بیشتر کنند. هانری فرنه فرمانده نظامی این ساختار جدید را به عهده گرفت ولی با مخالفت امانوئل داستیه فرمانده گروه آزادی جنوب و ژان پیر لوی فرمانده گروه فران تیرو روبرو شد. ژان مولن اصرار کرد که این منصب نباید به کسی داده شود که قبلاً در گروهی عضویت داشته‌است. او نام شارل دلسترن را پیشنهاد کرد، ژنرالی بازنشسته و از طرفداران ژنرال دوگل که تحت فرمان او خدمت کرده و از دولت ویشی متنفر بود. این پیشنهاد در نهایت پذیرفته شد.
۴۵۰ زندانی در اردوگاه باقی ماندند و گروهی کاری را تشکیل دادند. از آن‌ها خواسته شد تا به منظور پنهان کردن بقایای اردوگاه، برای تغییر شکل آن به یک کشتزار اقدام به کار کنند. گروه کاری به مدت یک سال وجود داشت. بازماندگان سپس به گتو ریگا که خود تا نوامبر ۱۹۴۳ وجود داشت، فرستاده شدند. از حدود ۴۰۰۰ تن که به یونگفرنهوف منتقل شدند، تنها ۱۴۸ نفر زنده ماندند.
من از کافرنهادیهای عشق ، این رشک می‌بینم که با یعقوب هم خصمی بود جان زلیخا را
آماده‌سازی مکان اردوگاه در اکتبر ۱۹۴۱ توسط اسیران جنگی شوروی، یهودیان چک تبعیدی، و همچنین تعداد کمی از یهودیان آلمانی از اردوگاه یونگفرنهوف انجام شد. در اواسط ژانویه ۱۹۴۲ کمینه ۱۰۰۰ یهودی از گتو ریگا ناچار به کار برای ساخت اردوگاه شدند.
آرتافرنه همچنین از آتنی‌ها خواست که هیپیاس آتنی به آتن بازگردد. او تهدید کرد که اگر هیپیاس را نپذیرند به آتن حمله خواهند کرد.
جهان ز خبث تهی‌گشت تا تو بالیدی به صفرنه فلک از قدر خود حساب طلب
در ۵۰۷ پ. م، آرتافرنه، برادر داریوش یکم در جایگاه ساتراپ آسیای کوچک به مرکزیت سارد بود. سفیری از آتن دریافت کرد، که احتمالاً توسط کلئیستنس فرستاده شده بود، تا برای مقاومت در برابر تهدیدهای اسپارت از هخامنشیان کمک بگیرد.
ز من گر طالبی بشنو تو یارا دو فرنه دان تمامت اولیا را
مگو حرف از ندامت کاین دل کافرنهاد من غبار معصیت را صندل بتخانه می‌داند
اردوگاه کار اجباری یونگفرنهوف یک اردوگاه کار اجباری در لتونی، در حدود سه یا چهار کیلومتری ریگا، بود. این اردوگاه از دسامبر ۱۹۴۱ تا مارس ۱۹۴۲ فعالیت داشت و یهودیان اضافی از دیگر اردوگاه‌ها، به ویژه یهودیان آلمانی و اتریشی که در آغاز بنا بود به مقصد مینسک فرستاده شوند، در آن نگهداری می‌شدند.
در دسامبر ۱۹۴۱، در مجموع ۳٬۹۸۴ تن با چهار قطار جداگانه به یونگفرنهاف آورده شدند؛ از جمله ۱۳۶ کودک زیر ده سال و ۷۶۶ بزرگسال. در ۱ دسامبر ۱۹۴۱، ۱۰۱۳ یهودی از وورتمبرگ سوار قطار شده و به اردوگاه فرستاده شدند. 964 مورد دیگر نیز در ۶ دسامبر ۱۹۴۱ از هامبورگ، لوبک (تنها ۹۰ یهودی ساکن در شهر باقی ماندند) و سایر افراد از سراسر شلسویگ-هولشتاین به اردوگاه تبعید شدند. کاروان‌های دیگری نیز شامل ۱٬۰۰۸ تن از نورنبرگ و ۱٬۰۰۱ تن از وین به اردوگاه وارد شدند.