معنی کلمه فرمان پذیری در لغت نامه دهخدا
به سبق خدمت و فرمان پذیری بی چرا و چون
ملک را در وزارت چون نبی یار در غارم.سوزنی.به فرمان پذیری رقیبان شاه
به جای آوریدند فرمان شاه.نظامی.به هر آرزو کآوری در قیاس
به فرمان پذیری پذیرم سپاس.نظامی.به فرمان پذیری به هر کشوری
نشانم جداگانه فرمان بری.نظامی.رجوع به فرمان شود.