فرمالیسم

معنی کلمه فرمالیسم در فرهنگ معین

(فُ ) [ فر. ] (اِ. ) شکل و قالبی که به وسیلة آن هنرمند منظور خود را بیان کند.

معنی کلمه فرمالیسم در فرهنگ عمید

نظریه ای در نقد ادبی که شکل ظاهری اثر را مورد توجه قرار می دهد، شکل گرایی.

معنی کلمه فرمالیسم در فرهنگ فارسی

( اسم ) شکل و قالبی که به وسیله آن هنرمند منظور خود را بیان کند .

معنی کلمه فرمالیسم در دانشنامه آزاد فارسی

فُرمالیسم (formalism)
یکی از آثار مارتین پوریر
در هنرهای تجسمی، ادبیات، و موسیقی، تأکید بر فرم و ساختار صوری، و ثانوی به شمار آوردن مضمون و محتوا. خاصه به مکتبی روسی در نظریۀ ادبی اشاره دارد که ادبیات را بر پایۀ کیفیات صوری و زیبا شناختی تعریف می کرد، و برای دورنمایۀ اجتماعی آن اهمیتی قائل نبود. منتقدان فرمالیست معتقد بودند که هر تلاشی در جهت تحلیل محتوای اثر، منتقد را به گستره های غیرادبی، ازجمله روان شناسی و جامعه شناسی، سوق می دهد. فرمالیسم در دوران شوروی به بی مسئولیتی هنری متهم شد، و در ۱۹۴۸ گرفتار پاکسازی های فرهنگی حکومت استالین گردید. جای آن را رئالیسم سوسیالیستی گرفت.

معنی کلمه فرمالیسم در ویکی واژه

شکل و قالبی که به وسیلة آن هنرمند منظور خود را بیان کند.

جملاتی از کاربرد کلمه فرمالیسم

هایزنبرگ صرفاً بر ریاضیاتِ مکانیک کوانتوم تمرکز نکرد، و اساساً این دغدغه را داشت که پایه‌گذار این باور باشد که عدم قطعیت یک مشخصهٔ واقعی جهان است. برای این کار، او استدلالات فیزیکی خود را بر اساس وجود کوانتا، و نه کل فرمالیسم مکانیک کوانتومی طرح‌ریزی کرد. او صرفاً به فرمالیسم ریاضی بسنده نکرد و از آن برای توجیه چیزی استفاده نکرد، چرا که این خود فرمالیسم بود که نیاز به توجیه داشت.