فرشیم

معنی کلمه فرشیم در لغت نامه دهخدا

فرشیم. [ ف َ ] ( اِ ) قسم و جزو باشد چنانکه گوییم فرشیم اول و فرشیم دویم یعنی جزو اول و جزو دویم. ( برهان ). ورشیم. ( یادداشت به خط مؤلف ). رجوع به ورشیم شود.

معنی کلمه فرشیم در فرهنگ فارسی

قسم و جزو باشد

معنی کلمه فرشیم در فرهنگ اسم ها

اسم: فرشیم (پسر) (فارسی) (تلفظ: farshim) (فارسی: فَرشیم) (انگلیسی: farshim)
معنی: قسم، جزو

جملاتی از کاربرد کلمه فرشیم

نه انسیم نه جنیم نه عرشیم نه فرشیم نه از بلغار و نه از چین مگر از شهر ارکندم
از آن پس که اسبی و فرشیم نیست به زینی و یک خیمه باز آمدست
فرشیم بود قسمت و پرگرد بود فصل علت شوه و تیر شهاب است شخانه
ما خرقه صوفیان عرشیم هم کسوت ساکنان فرشیم
سال‌ها بودیم رقصان در هوایت ذرّه‌وار واین زمان افتاده چون گردی به روی مفرشیم
زعفرا من شاهباز عرشیم تنگدل زین دامگاه فرشیم