فرح
معنی کلمه فرح در لغت نامه دهخدا

فرح

معنی کلمه فرح در لغت نامه دهخدا

فرح. [ ف َ رَ ] ( ع مص ) شادمانی نمودن و فیریدن. ( منتهی الارب ). گشاده شدن دل به لذت عاجل. ( از اقرب الموارد ). شاد شدن. ( ترجمان القرآن جرجانی ). شاد شدن و دنه گرفتن. ( تاج المصادر بیهقی )( مصادر زوزنی ). || ( اِمص ) فیریدگی. ( منتهی الارب ). سرور. ( اقرب الموارد ). لذت حاصل در قلب از رسیدن به آنچه مورد تمایل بوده است. ( تعریفات جرجانی ). شادی. یکی از اعراض سته نفسانیه. ( یادداشت به خطمؤلف ). عشرت و طرب و شوخی. ( ناظم الاطباء ) : مردی در حد بلوغ بر سر گنجی افتد که پدر از جهت او نهاده باشد، فرحی بدو راه یابد. ( کلیله و دمنه ).
یک فرح را هزار غم سپس است
که پس هر فرح غم است هزار.خاقانی.در فرح زانم که همچون غنچه من
این قدح سر در گریبان خورده ام.عطار.- فرح افزا ؛ آنچه شادی را بیفزاید. ( یادداشت به خط مؤلف ). فرح افزای.
- فرح افزای ؛ فرح افزا :
گر خون دل خوری فرح افزای میخوری
ور قصد جان کنی طرب انگیز میکنی.سعدی.- فرح انگیز ؛ کسی یا چیزی که موجب شادی و سرور گردد.
- فرح بخش ؛ آنچه خاطر آدمی را شادی بخشد :
این چه بویی است فرح بخش که تا صبح دمید
وین چه بادی است که از جانب صحرا برخاست.سعدی.عالم از ناله عشاق مبادا خالی
که خوش آهنگ و فرح بخش هوایی دارد.حافظ.کنون که میدمد از بوستان نسیم بهشت
من و شراب فرح بخش و یار حورسرشت.حافظ.- فرح فزای ؛ فرح افزای.
- فرح ناک ؛آنچه با شادی همراه بود.
- فرح یافتن ؛ شاد شدن :
بیفکندم و روی برتافتم
وز آن پاسبانی فرح یافتم.سعدی.|| ( اِ ) نزد اهل رمل نام شکلی است. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ج 2 ص 1105 ).
فرح. [ ف َ رِ ] ( ع ص ) شادان و فیرنده. ( منتهی الارب ). فارح. ( اقرب الموارد ). رجوع به فارح شود.
فرح. [ ف َ رَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان فلارد بخش لردگان شهرستان شهرکرد، واقع در 48هزارگزی جنوب خاوری لردگان و سی هزارگزی راه عمومی. ناحیه ای است واقع در جلگه و معتدل که دارای 133 تن سکنه است. از چشمه مشروب میشود. محصولاتش غلات ، برنج و کتیرا است. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. هنر دستی زنان گلیم بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).

معنی کلمه فرح در فرهنگ معین

(فَ رَ ) [ ع . ] (مص ل . ) شاد شدن ، شادمان گردیدن ، مسرور گشتن .

معنی کلمه فرح در فرهنگ عمید

۱. شاد شدن، شادمان شدن.
۲. شادی، شادمانی، سرور.

معنی کلمه فرح در فرهنگ فارسی

شادشدن، شادمان شدن، شادی، شادمانی، سرور
۱ - ( مصدر ) شاد شدن شادمان گردیدن مسرور شدن ۲ - ( اسم ) شادیشادمانی سرور ۳ - کیفیت نفسانی خاصی است که منشائ وصول به مطلوب لذت بخش است مقابل غم ( که منشائ احتراز از امور موذی می باشد )
تکتوک از قبیله بطاحین از اعراب سودان است . او در شمار بزرگان شعرای سودان و از مشاهیر عصر خود بود .

معنی کلمه فرح در فرهنگ اسم ها

اسم: فرح (دختر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: farah) (فارسی: فَرح) (انگلیسی: farah)
معنی: شادمانی، سرور، شاد شدن، شادمان گردیدن، سُرور

معنی کلمه فرح در دانشنامه عمومی

فرح (خواننده). منیر فولادی شناخته شده با نام هنری فرح یا بانو فرح ( زاده ۱۳۰۶ - درگذشت ۱۳۷۶ ) خواننده ایرانی در سبک موسیقی سنتی بود.
فرح از خوانندگان مطرح دهه ۳۰ شمسی بود و در رادیو بسیار فعال بود.
فرح با نام اصلی منیر فولادی در ۱۳۰۶ در تهران زاده شد.
تحصیلات ابتدایی را در دبستان مینو و متوسطه را در دبیرستان خاور انجام داد.
روزی فرح و پدرش در جشنی شرکت کردند و فرح با ویولن ابوالحسن صبا چند تصنیف را اجرا کرد. صبا او را به یادگیری موسیقی تشویق کرد و او نیز پس از یادگیری موسیقی وارد حرفه خوانندگی شد. ابتدا با نام هنری شهرزاد فعالیت می کرد اما بعد از مدت کوتاهی نام هنری اش را به فرح تغییر داد.
او در سال ۱۳۲۷ فعالیت خود را آغاز کرد و مدتی خواننده ارکستر شماره ۶ رادیو ( به سرپرستی مجید وفادار ) بود.
فرح، از اولین خوانندگان برنامه گل ها بود و بخصوص در بخش برگ سبز بسیار فعالیت کرد.
معروف ترین آواز وی او نیامد نام دارد. ساخته اکبر محسنی، با شعری از ایرج تیمورتاش.
فرح در سال ۱۳۴۵ از خوانندگی کناره گیری کرد و به جمع آوری صفحات خود مشغول شد. به همین دلیل، ترانه های فراوانی از او موجود است که گل سر سبدشان همان تصنیف او نیامد است.
بانو فرح سرانجام در سال ۱۳۷۶ فوت کرد.

معنی کلمه فرح در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی فَرِحَ: شاد شد
معنی فَرِحٌ: همیشه شادمان (صفت مشبهه از فرح وچون لازمه شادمانی همیشگی در دنیا ،بی فکری و سبک مغزی است به معنی خوشگذران ، مست و مغرورو کسی که دچارغفلت و سبک مغزی در اثر سوء استفاده از نعمتهای الهی است ، هم در قرآن استفاده شده است در عباراتی نظیر "إِنَّ ﭐللَّهَ ل...
معنی فَرِحُونَ: همیشه شادمانها (صفت مشبهه از فرح وچون لازمه شادمانی همیشگی در دنیا ،بی فکری و سبک مغزی است به معنی خوشگذران ، مست و مغرورو کسی که دچارغفلت و سبک مغزی در اثر سوء استفاده از نعمتهای الهی است ، هم در قرآن استفاده شده است در عباراتی نظیر "إِنَّ ﭐللَّهَ...
معنی فَرِحِینَ: همیشه شادمانها (صفت مشبهه از فرح وچون لازمه شادمانی همیشگی در دنیا ،بی فکری و سبک مغزی است به معنی خوشگذران مست و مغرورو کسی که دچارغفلت و سبک مغزی در اثر سوء استفاده از نعمتهای الهی است ، هم در قرآن استفاده شده است در عباراتی نظیر "إِنَّ ﭐللَّهَ ...
ریشه کلمه:
فرح (۲۲ بار)
شادی. شادی توأم با تکبر در اقرب الموارد گوید: سرور و حبور در شادی ممدوح بکار می‏رود ولی فرح در شادی مذموم که موجب تکبر است سرور و حبور از تفکر ناشی است و فرح از قوه شهوت. فیومی در مصباح گفته: در معنی تکبّر و خرسندی و شادی به کار می‏رود. طبرسی رحمه‏اللَّه در مجمع ذیل . فرموده فرح به معنی تکبر است و شعر ذیل را شاهد می‏آورد . وَلَسْتُ بِمِفْراحٍ اِذَ الدَّهْرُ سُرَّنی وَ لاجازِعٍ مِنْ صَرْفِهِ الْمُتَقَلِّبُ‏ چون روزگارم شادم کند متکبر نمی‏شوم، از برگشت آن نیز جزع و ناله ندارم. راغب و زمخشری نیز آن را نقل کرده‏اند. در قرآن مجید بیشتر در شادی‏های مذموم آمده که منبعث از نیروی شهوانی و لذات و توأم با خودپسندی است مثل . باز گذاشتگان بر ماندنشان برخلاف رسول خدا (و اینکه با او به جهاد نرفتند) شادمان شدند . و در بعضی از آیات در شادی ممدوح به کار رفته مثل . آن روز مؤمنان در اثر یاری خدا مسرور می‏شوند. . فرح: (بر وزن کتف)شادمان متکبر . می‏گوید بدی‏ها از من رفت او متکبر و فخرکننده است. در اینجا فرح به معنی متکبر است که این آیه نظیر . است. . قومش به قارون گفتند: از کثرت مال شادمان متکبر نباش که خدا متکبران را دوست ندارد.

معنی کلمه فرح در ویکی واژه

شاد شدن، شادمان گردیدن، مسرور گشتن.
Fمتن سیاه

جملاتی از کاربرد کلمه فرح

بر اساس فرمان پادشاه سعودی، ابراهیم العساف در ۲۳ اکتبر ۲۰۱۹ برکنار شد و جای وی را شاهزاده فیصل بن فرحان آل سعود گرفت.
هزار کزدم غم را کنون ببین کشته هزار دور فرح بین میان ما بی‌جام
نمیرم تا ابد گر درد خود را مفرح از لب میگونت جویم
ز بزمش خور یکی زرین قدح باد دلش چون نام دایم پر فرح باد
انصاری در گریت فالز، ویرجینیا، در حومه واشینگتن دی سی زندگی می‌کند. انصاری چندین کتاب نوشته‌است. به گزارش واشینگتن پست در سال ۱۹۹۶ از کتاب اول او ۱۰۰ هزار نسخه در ایران برای بی اعتبارسازی خانواده سلطنتی به چاپ رسیده‌است. رسانه‌های جمهوری اسلامی ایران در ادعاهای خود در خصوص ثروت خاندان پهلوی به انصاری استناد کرده‌اند. به گفته فرح پهلوی در مستند «از تهران قاهره» انصاری به این خانواده نزدیک شد تا «بخشی از اموال را بالا بکشد». .
سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی، بنگاه حمایت مادران و نوزادان، بنیاد پهلوی، جمعیت خیریه فرح پهلوی
فروغ دل و نور چشم قدح تن جام را جان و جان را فرح
امید وصالت فرح جان حزین بود نومید شد آخر زتو امید نه این بود
این روستا در دهستان فرح‌آباد جنوبی قرار داشته و بر اساس آخرین سرشماری مرکز آمار ایران که در سال ۱۳۸۵ صورت گرفته، جمعیت آن ۵۹۹نفر (۱۵۳خانوار) بوده‌است.
این سر و سیمایِ فرح زایِ من این فرح افزا سر و سیمایِ من
از بیان تو طبع فضل فرح «فره » وز بنان تو چشم جود کحیل
مفرح‌نامهٔ دلهاش خوانند کلید بند مشکل‌هاش دانند
کور چون شد گرم از نور قدم از فرح گوید که من بینا شدم
چه شد که بگرفت فرح جهان را کرب برون رفت ز دل مهنان را
آواز تهران فیلمی به کارگردانی کامران قدکچیان و نویسندگی نادر مقدس و تهیه‌کنندگی حسین فرح‌بخش ساخته شده در سال۱۳۷۰ است.
این روستا در دهستان فرح‌آباد جنوبی قرار داشته و براساس آخرین سرشماری مرکز آمار ایران که در سال ۱۳۸۵ صورت گرفته، جمعیت آن ۵۵نفر (۱۲خانوار) بوده‌است.