فربال

معنی کلمه فربال در لغت نامه دهخدا

فربال. [ ف َ ] ( اِ ) خانه تابستانی و بالاخانه ای را گویند که اطراف آن درها و پنجره ها داشته باشد. ( برهان ). فروار. فرباله. فراوار. پروار. ( حاشیه برهان چ معین ). و رجوع به فرباله و پروار شود.

معنی کلمه فربال در فرهنگ عمید

= فروار

جملاتی از کاربرد کلمه فربال

قال‌الله تعالی قل لئن اجتمعت‌الانس والجن علی ان یأتوا به مثل هذاالقرآن لایأتون به مثله ولو کان بعضهم لبعض ظهیراً، و قال عزّ من قائل. ولاحبة فی ظلمات‌الارض ولا رطب ولا یابس الّا فی کتاب مبین، و قال النبی علیه‌السلام: القرآن غنی لافقر بعده و لاغنی دونه، و قال علیه‌السلام: القرآن هوالدواء من کل دواء الّا الموت. و قال ایضا: اهل القرآن هم اهل‌الله و خاصته، و قال ایضا صلوات‌الله وسلامه علیه اصدق الحدیث کتاب‌الله، و قال احمدبن حنبل: القرآن کلام‌الله غیر مخلوق و من قال مخلوق فهو کافربالله العظیم.
چو برجنان سفربال عزم بگشادی مکن شتابی و خود را بکاروان برسان