فراگرد

معنی کلمه فراگرد در لغت نامه دهخدا

فراگرد. [ ف َ گ َ ] ( اِخ ) دریای بزرگی که بر گرد عالم میگردد و به جهت احاطه بر دور کره خاک به عربی آن رامحیط گویند و مملکت چین قریب به آن دریاست. ( انجمن آرا ). منظور مؤلف انجمن آرا روشن نیست و این نام درمأخذ دیگری دیده نشد. گمان میرود که این مطالب مبتنی بر بی خبری مؤلف مزبور از جغرافیای عالم است و وی اقیانوس هند را محیط بر خشکی های عالم دانسته است.

معنی کلمه فراگرد در فرهنگ فارسی

دریای بزرگی که بر گرد عالم می گردد و به جهت احاطه بر دور کره خاک به عربی آن را محیط گویند .

معنی کلمه فراگرد در فرهنگستان زبان و ادب

{roamer} [مهندسی مخابرات] شخصی که از محدودۀ اشتراک خود خارج شود و از خدمات تلفن همراه شبکه ای دیگر استفاده کند

معنی کلمه فراگرد در ویکی واژه

شخصی که از محدودۀ اشتراک خود خارج شود و از خدمات تلفن همراه شبکه‏ای دیگر استفاده کند.

جملاتی از کاربرد کلمه فراگرد

همچنین، ادراک، فرایندی است که هر کسی، با آن، پنداشت‌ها و برداشت‌هایی را که از پیرامون خود دارد، دسته‌بندی و شناسایی می‌کند و بدین روش، به آنها، معنی می‌دهد؛ ولی، ادراک می‌تواند از رویدادهای دیدنی بسیار جدا و دور باشد. در بیشتر نمونه‌ها، مردم از یک چیز، برداشت‌های گوناگونی دارند. می‌توان گفت که رفتار مردم، به روش ادراک، پنداشت یا برداشت آن‌ها (و نه رویداد) بستگی دارد.ادراک یعنی فراگرد دریافت تغیر و تفسیر محرک های طبیعی
مدیریت به فراگرد به‌کارگیری کارامد و اثربخش منابع مادی و انسانی زیر نظام ارزشی پذیرفته شده آن جامعه با عنایت به اصولی چون برنامه ریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل و نظارت بر اساس هدف‌های از پیش تعیین شده گفته می‌شود.
افراگردن، روستایی است از توابع بخش بندپی شرقی شهرستان بابل در استان مازندران ایران.