فراوند. [ ف َ وَ ] ( اِ مرکب ) چوب گنده ای باشد که در پس درِ کوچه نهند تا در گشوده نگردد. ( برهان ). از: فر ( پیشاوند ) + وند، به معنی بند. ( از حاشیه برهان چ معین ). و رجوع به فدرنگ و فدوند شود.
معنی کلمه فراوند در فرهنگ معین
(فَ وَ ) (اِمر. ) چوب بزرگی که پشت در می انداختند تا در باز نشود.
معنی کلمه فراوند در فرهنگ عمید
چوب بزرگی که برای جلوگیری از بازشدن در، پشت آن قرار می دهند.
معنی کلمه فراوند در ویکی واژه
چوب بزرگی که پشت در میانداختند تا در باز نشود.
جملاتی از کاربرد کلمه فراوند
افراونده، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان بروجرد واقع در استان لرستان ایران است.