فرا من

معنی کلمه فرا من در فرهنگستان زبان و ادب

{superego} [روان شناسی] در نظریۀ روان کاوی، مولفۀ اخلاقی شخصیت که بازنمود معیارهای جامعه و تعیینکنندۀ معیارهای فرد در ارزش گذاری درست و نادرست است

معنی کلمه فرا من در دانشنامه آزاد فارسی

فَرا مَن (superego)
در روان شناسی فرویدی، وجه کمال طلب شخصیت که با کمال مطلوب سروکار دارد. این وجه از شخصیت مسئول اخلاقیات و معیارهای رفتاری تحمیل شده به خود است. فرا من نوعی از وجدان است که خود (من) را مهار و، در شرایط تخطی از ضوابط اخلاقی، احساس گناه را ایجاد می کند.

جملاتی از کاربرد کلمه فرا من

ابوعمرو زُجاجی گوید مادرم بمرد سرائی میراث یافتم از وی، به پنجاه دینار بفروختم و بحج شدم چون ببابل رسیدم یکی پیش من آمد و گفت چه داری با خویشتن گفتم صدق بهتر گفتم پنجاه دینار دارم، گفت فرا من ده، صرّه به وی دادم بشمرد پنجاه بود گفت بگیر که این صدق تو مرا فرا گرفت، پس از ستور فرود آمد، و گفت برنشین گفتم نخواهم گفت چاره نیست و الحاح بسیار کرد بر من، برنشستم، گفت بر اثر تو می آیم، چون دیگر سال بود بمن رسید و مرا ملازمت کرد و با من همی بود تا آنگاه که فرمان یافت.
محمّدبن عبداللّه بن عبدالعزیز گوید زقّاق گفت اندر تیه بنی اسرائیل راه گم کردیم بپانزده روز، چون باز راه افتادم، مردی لشکری فرا من رسید و مرا آب داد، سی سال قسوة آن آب در دل من بماند.
جعفر نصیر گوید جنید درمی فرا من داد که انجیر وزیری بخر بخریدم و بیاوردم چون روزه بگشاد یکی برگرفت و اندر دهان نهاد و پس بیو کند و بگریست و گفت برگیر، از وی پرسیدم سبب آن، گفت هاتفی اندر دلم گوید شرم نداری که از بهر ما دست بداشته بودی ازان و باز سر آن شدی. و اندرین معنی گفته اند: