فرافکنی

فرافکنی

معنی کلمه فرافکنی در فرهنگ معین

(فَ فِ کَ ) (اِمص . ) ۱ - خوی و خصلت هایی خود را ناآگاهانه به دیگران نسبت دادن . ۲ - تعارض ها و ستیزهای درونی خود را به دنیای خارج نسبت دادن .

معنی کلمه فرافکنی در دانشنامه عمومی

فرافِکنی یا فرازَفکنی یا سویَفکنی یعنی نسبت دادن اعمال، عیب ها و امیال ناپسند خود به دیگران که در واقع ساز و کاری پدافندی به شمار می آید. زیگموند فروید نخستین کسی بود که این مبحث را در روان شناسی مطرح کرد. آلفرد آدلر شاگرد فروید و از جمله اولین منتقدان این نظر است.
«فرافکنی در معنای واژه ای آن، بر پرتاب کردن رو به بیرون یا رو به جلو دلالت دارد و به فرایند یا اسلوبی اشاره دارد که افراد به مدد آن، ایده ها، تصویرها و امیال را بر محیط بیرونی شان تحمیل می کنند. این بیرونی سازی مشتمل است بر دریافت ( ادراک ) فعالیت عقلی، دریافت تصویرها و نشانه ها به عنوان واقعیت ( مثلاً در رؤیا و خیالات ) یا مکان یابی انگیزه ها و امیال موجود در درون «خود» ( ایگو ) در محدوده عین ها ( اُبژه ) ، مردم یا رویدادهای دیگر»
اصطلاح فرافکنی در روان کاوی کاربرد دارد؛ در آن فرافکنی یکی از ساز و کارهای پدافندی ( دفاعی ) در برابر نگرانی به شمار می رود. در این معنی خواسته ها و انگیزه های ناپذیرفتنی که بازشناخت آن ها در «خود»، ممکن است موجب ناراحتی شود، به دیگران نسبت داده می شود. «این وسیله پدافندی به طور کامل در جهت عکس درون فکنی می باشد و اساس آن از این قرار است که فرد می کوشد تا تمایلات نامناسب و ناپسند خویش را به دیگران نسبت دهد و در نتیجه خود را عاری از هرگونه عیب و نقص بداند و خود را از احساس گناه، برهاند. با این وسیله پدافندی، فرد در مورد دیگران با مقیاس خویش قضاوت می کند.
فرافکنی یعنی انگشت اتهام به سوی دیگران گرفتن. فرافکنی عبارت است از تمایل به نسبت دادن آنچه در درون می گذرد به دیگران یا به محیط. فرافکنی فرد را در مقابل یک نوع اضطراب حفظ می کند: اضطرابی که در اثر اعتراف به کاستیها و نقصها ممکن است به وجود آید. کسی که فرافکنی می کند معمولاً احساسات، نقصها، یا آرزوهای غیرقابل قبول خود را در دیگران می بیند. فرافکنی، با برجسته کردن و اغراق آمیز کردن صفات شخصیتی منفی در دیگران، از اضطراب می کاهد. فروشنده ای که خودش را مسیحی بسیار مؤمنی می داند که جامعه روی او حساب می کند، ولی او فرد به شدت طمع کار است و سر مشتریان کلاه می گذارد، بر این باور است که همهٔ مشتریانی که وارد مغازه می شوند می خواهند هر طور که شده سر او کلاه بگذارند. مسلم است که اکثریت مطلق مشتریان چنین قصدی ندارند، و او در واقع، حرص و دغل کاری خود را به آنان فرافکنی می کند. دانشجویی که در امتحان شفاهی رد می شود می گوید که استاد امتحان گیرنده ضعیف بوده است. پرستاری که در انجام وظایف خود خوب عمل نمی کند می گوید که سایر پرستاران به بیماران خوب رسیدگی نمی کنند. جراحی که عملش موفقیت آمیز نیست با اصرار می گوید که کمک جراح و سرپرستار به وظایفشان خوب عمل نکرده اند. کسی که کمبود جنسی دارد، رفتار دوستانه و عادی دیگران را نوعی "دعوت" محسوب می کند. این نوع افراد وقتی به فروشگاهی می روند و فروشنده به آن ها لبخند می زند، فکر می کنند که وی از آن ها "خوشش آمده است". فردی که به همسرش خیانت می کند ممکن است دائم به او تهمت خیانتکاری بزند. زنی که از دست شوهر خود عصبانی است ممکن است با گفتن " چرا از دست من این همه عصبانی هستی؟" در واقع عصبانیت خودش را توجیه کند. نوعی شدید از فرافکنی ممکن است به رفتار خصمانه یا حتی پرخاشگری منجر شود مخصوصاً هنگامی که فرد احساس می کند یک نفر دیگر باعث و بانی احساسات منفی اوست. برای مثال، بیمار بسیار چاقی که چند کیلو چاق تر شده است ممکن است پرستار خود را مقصر بداند و بگوید که او ترازو را دستکاری کرده است تا او را چاق تر نشان دهد. آزمونهای فرافکنی با ارائهٔ محرک ها یا سوالات خنثی یا مبهم و دریافت پاسخ از مراجع، آن پاسخ ها را به عنوان فرافکنی تحلیل می کنند.

معنی کلمه فرافکنی در ویکی واژه

خوی و خصلت‌هایی خود را ناآگاهانه به دیگران نسبت دادن.
تعارض‌ها و ستیزهای درونی خود را به دنیای خارج نسبت دادن.

جملاتی از کاربرد کلمه فرافکنی

احترام بیش‌ازحد به عنصر مادینه به منزله تمثیل مذهبی، خطر از دست دادن جنبه‌های فردی را داشته، خطر فرافکنی را به وجود آورده یا مرد را قربانی تمایلات جنسی خود می‌کند یا ناگزیر به بند یک زن واقعی می‌کشاند.