فرافر

معنی کلمه فرافر در لغت نامه دهخدا

فرافر. [ ف ُ ف ِ ] ( ع اِ ) گوساله دشتی. ( ناظم الاطباء ). گوساله وحشی. ( اقرب الموارد ). || بزغاله وحشی. بچه بز وحشی. ( اقرب الموارد ). در لسان العرب فرافر مطلق بره و فرار بچه بز و میش و گاو آمده است. || بچه میش. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). میش. ( ناظم الاطباء ). || آنکه بشکند هر چیزی را. ( اقرب الموارد ). || پستی که از بار درخت ینبوت سازند. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). پست بر ینبوت.( آنندراج ). پست که از ینبوت سازند یا پست ینبوت عمان. ( لسان العرب ). ثمر ینبوت است. ( فهرست مخزن الادویه ). || ( ص ) مرد گول و نادان در کار. ( آنندراج ). الرجل الاخرق. الطیاش. || مرد پرگوی. ( اقرب الموارد ). || اسب که در دهان بجنباند لگام را. || شیری که بیفشاند و بشکند قرین خود را. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ). فرافرة. رجوع به فرافرة شود. || شتری که هرگاه خورد نشخوار کند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). الجمل اذا فطم و استجفر و اخصب و سمن. ( اقرب الموارد ).
فرافر. [ ف َرْ را ف َ ]( اِ صوت ) آواز نای و نفیر، از عالم شپاشاپ تیر و چکاچاک تیر و تیغ. ( آنندراج از بهار عجم ) :
ز فرافر سهمگین نفیر
سراسیمه شد خیره کش چرخ پیر.عبداﷲ هاتفی ( از آنندراج از بهار عجم ).در آن حشرگاه قیامت اثر
ز فرافر صرصر نایگر...صادق بیک صادقی ( از آنندراج از بهار عجم ).

معنی کلمه فرافر در فرهنگ معین

(فَ فَ ) (اِ. ) آواز نای و نفیر.

معنی کلمه فرافر در فرهنگ عمید

۱. صدای فرفر چیزی.
۲. بانگ نای ونفیر.

معنی کلمه فرافر در ویکی واژه

آواز نای و نفیر.

جملاتی از کاربرد کلمه فرافر

برخی کارشناسان که موضوع دین را مطالعه می‌کنند، ادیان را به سه دسته کلی تقسیم کرده‌اند: ۱) ادیان جهانی، اصطلاحی که به ادیان فرافرهنگی و بین‌المللی اشاره دارد. ۲) ادیان قومی، که به گروه‌های مذهبی کوچک‌تر، فرهنگ خاص یا ملت خاص گفته می‌شود. ۳) و جنبش‌های دینی جدید که به ادیانی که اخیراً توسعه یافته اشاره دارد. یکی از نظریه‌های آکادمیک مدرن در خصوص دین، ساخت‌گرایی اجتماعی، می‌گوید که دین مفهومی مدرن است که نشان می‌دهد همه اعمال معنوی و عبادت، از مدلی مشابه ادیان ابراهیمی به‌عنوان یک سیستم جهت‌گیری پیروی می‌کنند، که به تفسیر واقعیت و تعریف انسان کمک می‌کند.
بیوضه · تنره · جوراب · چلبی · دناکِل · ریخترس‌فلد · صحرای الجزایر · صحرای بزرگ آفریقا · صحرای شرقی · صحرای لیبی  · فرافره · فریو · کالاهاری · موسامدس · نامیب · نوبیه · نییری
همچنین بار دیگر همراه با مصطفی نیلی، آرش، محمدرضا فقیهی، مریم افرافراز و لیلا حیدری، وکلای دادگستری، و مهدی محمودیان فعال اصلاح‌طلب روز ۲۳ مرداد۱۴۰۰ در دفتر انجمن حمایت از حقوق شهروندی در تهران توسط مأموران امنیتی بازداشت شدند و پس از مدتی سه نفر از آن‌ها یعنی محمدرضا فقیهی، مریم افرافراز به‌طور موقت آزاد شدند.