فرازی

معنی کلمه فرازی در لغت نامه دهخدا

فرازی. [ ف َ ] ( حامص ، اِ ) بلندی. سربالائی :
بدو گفت کای ریمن پرفریب
مگر کز فرازی ندیدی نشیب.فردوسی.باز باید شدن از شر به سوی خیر به طبع
کز فرازی سوی پستی چو به طبع آمده باز .ناصرخسرو ( دیوان چ تقوی ص 202 ).رجوع به فراز شود.

معنی کلمه فرازی در فرهنگ معین

(فَ ) (حامص . ) بلندی ، سربالایی .

معنی کلمه فرازی در فرهنگ فارسی

بلندی سربالایی .

معنی کلمه فرازی در ویکی واژه

بلندی، سربالایی.

جملاتی از کاربرد کلمه فرازی

قدرت مأمور انتظامی ناشی از سازمان پلیس، قدرت سازمان پلیس ناشی از وزارت کشور، قدرت وزارت کشور، ناشی از قوه مجریه، قوه مجریه ناشی از قانون و قدرت قانون ناشی از قوه مقننه، قدرت قوه مقننه ناشی از قانون اساسی و قدرت قانون اساسی ناشی از اراده حاکم است. بر این سیاق، حاکمیت است که همچون مرکز تولید اقتدار و هر یک از دستگاه‌های فرمانروا صلاحیت عملکرد یا اعمال اراده می‌بخشد و همه اعمال فرازین قوای سه‌گانه و اعمال فرودین قوای عمومی به نام او انجام می‌شود.
پس هر نشینی فرازی بود پس هر امیدی نیازی بود
آن مرغ خانه عقل است و آن خانه این تن تو اشتر جمال عشق است با قد و سرفرازی
چو وقت آید که آب آید فرازیر نماند دولتت در کارها دیر
خدای از هر نشیب و هر فرازی نپوشیده است بر من هیچ رازی
سر فرازی می کنی آری ببین در کوی عشق گردکان را سر به شمشیر ادب انداخته
تا فروغی دلش از شوق فروزان گردد چین کاکل به سرت چتر فرازی‌ها کرد
مکن گردن‌فرازی تا نسازد دهر پامالت که نی آخر به جرم سرکشیها بوریا گردد
الگوریتم به عنوان ورودی گراف جهت داری را می‌گیرد، و افرازی از رئوس گراف به مؤلفه‌های قویاً همبند تولید می‌کند. هر راسی (گره) از گراف، دقیقاً یک بار در مؤلفه‌های همبند ظاهر می‌شود. هر راس که در یک دور جهت دار نیست، خودش به عنوان یک مؤلفه‌های قویاً همبند انتخاب می‌شود: برای مثال، راسی که درجه ورودی و درجه خروجی آن صفر باشد، یا هر راس از گراف بدون دور به تنهایی یک مؤلفهٔ قویاً همبند حساب می‌شوند.
را نشان دهد. در افرازی مانند ۲ + ۳ بالا هریک از اعداد ۳ و ۲ را یک جمع‌وند می‌گویند؛ بنابراین عدد ۵ دارای افراز با یک جمع‌وند، دو افراز با دو جمع‌وند، دو افراز با سه جمع‌وند، یک افراز با چهار جمع‌وند و یک افراز با پنج جمع‌وند است.
دیگر این تافته سر را مفرازید به نی که بسی منزلتش هست برداور حی
کنون اقبال کرد آن کار سازی که از وصلت کنم گردن فرازی
دم اسپ کوته شد و تک دراز فرازی ببد پست و پستی فراز