فرازه

معنی کلمه فرازه در لغت نامه دهخدا

فرازه. [ ف َ زَ / زِ ] ( اِ ) جای بلند. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). فراز. رجوع به فراز شود.

معنی کلمه فرازه در فرهنگ فارسی

جای بلند . فراز

معنی کلمه فرازه در فرهنگستان زبان و ادب

{ascendent, ascendant} [علوم جَوّ] آهنگ افزایش هر کمیت در فضا

معنی کلمه فرازه در ویکی واژه

آهنگ افزایش هر کمیت در فضا.

جملاتی از کاربرد کلمه فرازه

در راه زندگی که نشیب و فرازهاست در حفظ خویش دار نشیب و فراز ما
دستهٔ دوم :تعداد افرازهایی که در آن
برفعت سرفرازه از روزگارست براه سائلان چشمش چهار است
نشیبهاش چو چنگالهای شیر درشت فرازهاش چو پشت نهنگ ناهموار
به افرازهایی که مستقیماً در جدول افراز قرار می‌گیرند، اصطلاحاً افراز اولیه گفته می‌شود. در ساختار ام‌بی‌آر که جدول افراز ۶۴ بایت حجم دارد، تنها می‌توان چهار افراز اولیه داشت. در ساختار جی‌پی‌تی، می‌توان تا ۱۲۸ افراز اولیه داشت. به افرازهایی که خود حاوی افرازهای دیگر هستند، اصطلاحاً افراز توسعه‌یافته گفته می‌شود. افرازهای داخل افراز توسعه‌یافته، افراز منطقی هستند.
فرازهاش قران کرده با سر عیسی نشیب هاش قرین کشته بر پی قارون
برشمردن فضایلِ علی بن ابی‌طالب و اشاره به مشکلاتِ سیاسی و اجتماعی دورانِ وی، بخشی از فرازهای غدیریه را تشکیل می‌دهد.
چون تعداد افرازهای ۵ برابر ۷ است، می‌نویسیم
فرازهایی از کتاب ارشاد العوام توسط هنری کوربین به زبان فرانسوی ترجمه شد، آنگاه از فرانسوی به انگلیسی نیز گردانیده گردید.