فدرالیسم
معنی کلمه فدرالیسم در فرهنگ فارسی
سیستم سیاسی که برطبق آن یک مملکت ازاتحادایالات مستقل تشکیل میشود
معنی کلمه فدرالیسم در دانشنامه آزاد فارسی
نظامی حکومتی با چارچوبی مشخص برای متحدکردن دو یا چند دولت جداگانه به صورت فدراسیون، با رهبری حکومت مرکزی. میان فدراسیون و کنفدراسیون، که اتحاد انعطاف پذیرتری از دولت ها برای یاری رسانی متقابل است، باید تفاوت قائل شد. ایالات متحدۀ امریکا نمونه ای از حکومت فدرال است. دولت فدرال ایالات متحده براساس سه قوۀ مجریه، مقننه و قضائیه، که هر یک از آن ها ابزارهایی برای کنترل دو قوۀ دیگر در اختیار دارد، سازمان یافته است. بدین ترتیب، نظامی از کنترل ها و موازنه ها پدید آمده است که تدوین کنندگان قانون اساسی این کشور آن را لازمۀ حکمرانی منصفانه می دانستند. هر یک از ۵۰ ایالت عضو دولت فدرال امریکا دارای حقوق و امتیازاتی است که با حقوق و امتیازات دولت فدرال تداخل دارد. هر گاه به صلاحیت قانونی اعتراض شود دیوان عالی ایالات متحده وابسته به قوۀ قضائیه آن کشور حکم صادر می کند و همین آرا قانون اساسی ایالات متحده را تشکیل می دهند. سوئیس، کانادا، استرالیا، مالزی، آرژانتین، اتریش، بلژیک، بوسنی هرزگوین، برزیل، کومور، اتیوپی، آلمان، هند، مکزیک، میکرونزی، نیجریه، پاکستان، روسیه، سنت کیتس و نِویس، سودان، امارات متحدۀ عربی، و ونزوئلا، نیز حکومت فدرال دارند. بسیاری از حامیان اتحادیۀ اروپا آن را طلایه دار تشکیل اروپای فدرال می دانند.
جملاتی از کاربرد کلمه فدرالیسم
با وجود اینکه کنفدرالیسم دموکراتیک یک مدل سیاسی مخالف با دولت-ملت است، اما همزیستی مسالمتآمیز با دولتها را تا زمانی که دولت در مسائل محوریِ جامعهٔ خودگردان مداخله نکرده و دست به همگونسازی فرهنگی (آسیمیلاسیون) نزند، ممکن میداند.
همتای این سازمان در رابطه با زنان کنفدرالیسم زنان کردستان (ک.ژ.ک) است که از آن به عنوان به عنوان شاخۀ زنان کنفدرالیسم جوامع کردستان یاد میشود.
عبدالله اوجالان، کنفدرالیسم دموکراتیک، ۲۰۱۰.
چندین مدل مختلف از اتحاد سیاسی پیشنهاد شدهاست؛ سه روش شایع عبارتند از: یک سیستم دولتی شبیه به فدرالیسم در سوئیس (به عنوان مثال توسط ایره نوا ["ایرلند نو"] پیشنهاد شده), یک کنفدراسیون و یک دولت واحد.
در ۶ مارس ۲۰۱۲، با بازتاب رویدادهای ۶۳ سال قبل، نشست مشابهی در بنغازی برگزار شد و خواستار خودمختاری و فدرالیسم بیشتر برای برقه شد. احمد السنوسی، یکی از بستگان پادشاه ادریس، به عنوان رهبر شورای انتقالی برقه اعلام شد.
پس از خروج ارتش سرخ از شمال غرب ایران، دولت پیشهوری در تبریز و قاضی محمد در مهاباد، مجبور به مذاکره با دولت مرکزی ایران شدند. ایران در آستانه برگزاری انتخابات مجلس پانزدهم بود و لازم بود تا به وضعیت امنیت شمال غرب کشور رسیدگی شود. دولتهای خودمختار فرقه دموکرات آذربایجان و مهاباد نیز از همین قضیه بهره برده و اجازه به برگزاری انتخابات مجلس را مشروط بر پذیرش خواستههایشان کرده بودند. خواستههایی که به تعبیر آنها فدرالیسم و به تعبیر مخالفان، تجزیه طلبی بود.