فحلی
معنی کلمه فحلی در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه فحلی
کبشی چو تو مبارز فحلی چو تو مبرز دلها سوی تو مایل اجسام سوی تو مرکز
ز گورانْ سرافراز گوری بوَد که با فحلیاش دست زوری بود
تو ز میراث ربعی او را ده فحلی آور ورا سبک مسته