فتاوی
معنی کلمه فتاوی در فرهنگ معین
معنی کلمه فتاوی در فرهنگ عمید
معنی کلمه فتاوی در فرهنگ فارسی
( اسم ) آنچه عالم دینی نویسد در موضوع حکمی شرعی رای فقیه در حکم شرعی فرعی جمع : فتاوی .
معنی کلمه فتاوی در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه فتاوی
قومی تابعاناند که از پس در آمدند وَ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ... از ایشان دین آموختند و اخلاق ایشان گرفتند و شمائل و فتاوی و سیر ایشان بامت رسانیدند.
مفتی ز فتاوی مخالف معتل العین بل مضاعف
اما آن کسانی که علم همی آموزند و کبر ایشان زیادت همی شود، از دو وجه است: یکی آن که علم حقیقی علم دین است نیاموزند و آن علمی است که بدان خود را بشناسند و از این علم درد افزاید و شکستگی نه تکبر، اما چون علم طب و حساب و نجوم و نحو و لغت و علم جدل و خلاف آموزند از این جز تکبر نیفزاید و قریب ترین و عزیز ترین علمی علم فتاوی بود، چه آن علم اصلاح خلق دنیاست پس آن علم دنیاست، اگرچه دین را در آن حاجت بود از آن خوف نخیزد، بلکه چون بر آن مجرد بایستد و دیگر علم نخواند دل تاریک شود و کبر غالب گردد. ولیس الخبر کالمعاینه نظاره کن اندر این قوم که چگونه اند.
بر کشتن عشاق نوشتند فتاوی این قصه بر مفتی ما فتوی منعیست
فحاوی فتاوی جهاد که از دیرباز در حجاب رسایل نهفته بود و همچنان در حکم ناگفته، اگر در این زمانه که شهریاری چنان در تحت بخت است و گیروداری چنین از دشمنی سخت، باز بآیین پیش مستور و محجوب ماند، کجا از رسم دینداری سزد، چرا در کیش دولت خواهی روا باشد. و انا اوایاکم لعلی هدی اوفی ضلال مبین، فراغت از گل و گلرخ در این چنین فصلی زامهات جنون است و الجنون فنون، هر که درین عهد فرخنده مهد که روز بازار جهاد و جهد است، نه داخل فوج مجاهدین باشد، نه تابع حکم مجتهدین، نه سلاح کین پوشد نه صلاح دین نیوشد، مسائل غزا نپرسد و نداند، فواید کوشش نجوید و نخواند، حقیقت جنون در خویش دارد و طریقت جبان در پیش. فحاق بالذین سخرو امنهم و کانوا بیستهزون.
ابوعبدالله، محمد ادریسی حسنی شهرتیافته به شریف تلمسانی (۱۳۱۰–۱۳۷۰م) فقیه برجستهٔ مالکی مغربی در سدهٔ هشتم هجری/چهاردهم میلادی بود. در نشستهای علمی سلطان ابوعنان شرکت میکد. به فاس نیز رفت و یک ماه آنجا زندانی شد. «مفتاح الوصول الی بناء الفروع علی الأصول»، «شرح جمل الخونجی»، «الکتاب فی القضاء و القدر»، «فتاوی» از آثار اوست.
حالی اگر مدت عمر عزیز بغفلت گذشته و رشته امل بمقراض کسل مقطوع گشته، قضای اعمال ایام سلف و وقتی که ببی حاصلی تلف شد، ممکن است که بقیت عمر صرف حرف جهاد شود و وقف کار معاد، ولی چون بازوی مجاهدت از کار مانده، نیروی جهدی در کار است ضبط احکام شرع کند و اقوال فقها جمع و چون قدرت عمل نباشد قوة علمی باید که اسرار فتاوی شرح کنیم و داستانی از گفته راستان طرح؛ هیهات! هیهات! عمر کوته بین و امید دراز.
گفتم: ز غلای غله شد دستگهم تنگ چندانکه وسیع است فتاوی حنیفه
کدیور فتواهای منتظری را از نظر اهمیت همسنگ و همطراز فتاوی محمدکاظم خراسانی علیه محمدعلی شاه قاجار و فتواهای روحالله خمینی علیه محمدرضا شاه پهلوی دانستهاست.
جمله ارزاق و فتاوی خلق را روشن شود چون شود کلک تو تشریف انامل یافته
با عقل به ضدیّت و انکار و تعصّب از جیب فتاوی و سجلاّت برآورد