فتا

معنی کلمه فتا در فرهنگ معین

(فَ ) [ ع . فتاء ] ۱ - (مص ل . )جوان شدن . ۲ - کَرَم کردن . ۳ - (اِمص . ) جوانی . ۴ - کَرَم ، جوانمردی .

معنی کلمه فتا در فرهنگ فارسی

۱ - جوان شدن ۲ - جوانمردی نمودن ۳ - ( اسم ) جوانی ۴ - جوانمردی .

معنی کلمه فتا در ویکی واژه

فتاء
جوان شدن.
کَرَم کردن.
جوانی.
کَرَم، جوانمردی.

جملاتی از کاربرد کلمه فتا

بودش اندر دست تیغ آبدار پیش آن سم شد به گفتا گوش دار
همی بود با ناله آن کامیاب چنین تا برآمد ز کوه آفتاب
آنچه افتاد چند بار مرا پند نگرفتم ای فلان که منم
آب چشم ما به روی ما فتاد مردم دیده در این دریا فتاد
بینی ار بینی در آب و آینه آفتاب روی و روی آفتاب