فایض
معنی کلمه فایض در فرهنگ معین
معنی کلمه فایض در فرهنگ عمید
۲. منتشر، ریزان.
۳. (اسم ) [مجاز] بهرۀ پول.
معنی کلمه فایض در فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - فرو ریزنده ۲ - فیض دهنده فیض رساننده ۳ - ( اسم ) آبی که پس از پر شدن ظرف یا حوض از اطراف آن فرو ریزد ۴ - ( صفت ) وافر سرشار لبریز .
معنی کلمه فایض در فرهنگ اسم ها
معنی: فیض رسان، فایده بخش
معنی کلمه فایض در ویکی واژه
فیض دهنده، فیض رساننده.
آبی که پس از از پُر شدن ظرف از اطراف آن فرو میریزد.
جملاتی از کاربرد کلمه فایض
چون نباشد تیره روز من! که بختم می کند بر مزاج شعله فایض صورت خاکستری
با وجود ابر احسانت که بر من فایض است راستی از منت دور فلک وارستهام
تعالی الله وجود فایض الجود اخص واکمل از هر نوع موجود
فایض بود به جود بر اعیان انس و جن ساری بود ز لطف در اطوار جسم و جان
مگر که فایض رحمت کند به خلق نظر وگرنه وای بدین تشنگان وادی آز!
لاجرم آشفته فایض گردد از دیدار دوست دیده ی کو تاب آرد جلوه محبوب را
تعظیمِ تو بر جان و خِرَد واجب و لازم اِنعام تو بر کون و مکان فایض و شامل
آن امر که عقل از اوست فایض عشق است ولی مگو چنینش
کای همچو ابر جود تو فایض به خشک و تر چون مهر و ماه نام تو معروف بحر و بر
بر یکی جود فایضت غالب وز دگر جاه قاهرت کینتوز