فایده. [ ی ِ دَ / دِ ] ( از ع ، اِ ) فائدة. سود. بهره. نتیجه : این قصه هرچند دراز است در او فایده هاست. ( تاریخ بیهقی ). گرچه موش از آسیا بسیار دارد فایده بیگمان روزی فروکوبد سرش خوش آسیا.ناصرخسرو.امید بسته برآمد ولی چه فایده ، زآنک امید نیست که عمر گذشته بازآید.سعدی.قصه به هرکه میبرم فایده ای نمیدهد مشکل درد عشق را حل نکندمهندسی.سعدی.رجوع به فائده شود. - بافایده ؛ فایده مند. - بی فایده ؛ : فریاد بی فایده برداشتند. ( گلستان ). - پرفایده : پرفایده و نعمت چون ابر به نوروز کز کوه فرودآید چون مشک مقطر.ناصرخسرو.- فایده داشتن : مرا مگوی که سعدی طریق عشق رها کن سخن چه فایده دارد که پند می ننیوشم.سعدی.-فایده کردن : ثنا و «طال َ بقا» هیچ فایده نکند که در مواجهه گویند راکب و راجل.سعدی.رجوع به فائده شود.
ندانند و آنچ اندر این فایده است بریشان نکردست عقل آشکار
اجازات هم چون اسناد و مدارک علمی و فرهنگی ارزشمند در اختیار افراد قرار میگرفتهاست. از جمله فایدهها آن اعتماد و اطمینان به گفتهها و نوشتههای شخص مُجاز (دارای اجازه) میشود و مشتمل بر اظهارنظرهای مشایخ نسبت به شاگردان و استادان خود است.
چند توبت کردم ار غم خوردنش می ندارد فایده هم میخورم
فایده انذار بمصطفی ع باز میگردد از جهت استحقاق ثواب که کافران را بحکم حرمان ازلی از آن انذار فایده نیست و از اینجاست که سَواءٌ عَلَیْهِمْ گفت و علیک نگفت تا مصطفی را فضل انذار و ابلاغ میبود و بر کافران حکم حرمان خود روان نهاد.
کنون که در گذرد آب این ضعیف از سر چه فایده ز جواب و چه منفعت ز سئوال
اما سخن چون بسیار شود فایده منقطع گردد.
یک شب ترا بغل نگرفتم چه فایده کام از تو بیبدل نگرفتم چه فایده!
مشتاق را ز عشق نصیحت چه فایده ای پندگو برای خدا ترک پند کن
فایده روش دوم این است که دیگر نیاز نیست برای بروزرسانی چند فیلد مستند، کل مستند را بنویسیم و در کوئری وارد کنیم. کافی است با مشخص کردن فیلد مورد نظر فقط همان یکی را بروزرسانی کرد. پاسخ این کوئری هم مانند قبل است.
تا هست بده چه فایده زآنکه نهی دشمن ببرد خاک خورد گر ندهی
در عشق او، ز پند کسانم چه فایده؟! وقتی که برده پنجه ز عشقم ز کار دست!
کامم تویی تو تا به ابد، لیک از تو من کام دل از ازل نگرفتم چه فایده