فامیل

معنی کلمه فامیل در لغت نامه دهخدا

فامیل. ( از فرانسوی ، اِ ) خانواده. ( فرهنگ فرانسه به فارسی نفیسی ). || بستگان و نزدیکان و خویشاوندان. خاندان. ( یادداشت بخط مؤلف ).
ترکیب ها:
- بی فامیل . بی فک و فامیل. فامیلدار.

معنی کلمه فامیل در فرهنگ معین

[ فر. ] (اِ. ) خانواده ، خویشاوند.

معنی کلمه فامیل در فرهنگ عمید

۱. خانواده، دودمان.
۲. خویشاوند.
۳. [عامیانه] نام خانوادگی.

معنی کلمه فامیل در فرهنگ فارسی

خانواده، دودمان، تبار، طایفه، تیره
( اسم ) خانواده . توضیح پرهیز از استعمال این کلمه بیگانه اولی است . یا بی فک و فامیل . بی کس و خویشاوند .

معنی کلمه فامیل در دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:خانواده

معنی کلمه فامیل در ویکی واژه

parente
خانواده، خویشاوند.

جملاتی از کاربرد کلمه فامیل

گو به فامیل خیانت چشم خود را باز کن هر که می‌خواهد شناسد دودمانِ فتنه را
فامیل دور در کلاه قرمزی ۹۱ با شخصیتی به نام دوره ازدواج کرد و پس از ۲ سال بچه دار شد و نام بچه خود را بچه فامیل دور گذشت که در کلاه قرمزی ۹۳ به گروه پیوست.