فالیز

معنی کلمه فالیز در لغت نامه دهخدا

فالیز. ( اِ ) معرب پالیز. خربزه زار را گویند. ( آنندراج ) :
یکی را زمین نیستانست و شوره
یکی کشت و فالیز و شدیار دارد.ناصرخسرو.رجوع به پالیز شود.

معنی کلمه فالیز در فرهنگ عمید

= پالیز

جملاتی از کاربرد کلمه فالیز

به‌سبب این عارضهٔ خطرناک آژانس دارویی اروپا و سازمان غذا و داروی آمریکا پیشنهاد کردند که عرضهٔ این دارو به بازارهای اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا تعلیق شود. در آوریل ۲۰۰۹ میلادی، شرکت دارویی جننتک به‌صورت داوطلبانه افالیزومب را از بازار دارویی ایالات متحده آمریکا جمع‌آوری نمود.
گلزر سماحت شده در عهد تو بیخار فالیز عدالت شده از جهد تو بی‌خو
آسیاب آبی چاه فالیز مربوط به دوره صفوی است و در بجستان، روستای چاه فالیز واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۳۸۳ با شمارهٔ ثبت ۱۱۵۱۳ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
افالیزومب به سبب نقش احتمالی‌اش در بروز عفونت‌های کشندهٔ مغزی در سال ۲۰۰۹ میلادی از بازارهای دارویی جمع‌آوری شد.
خام است و بی طراوت و بی مغز و بی مزه فالیز بهمن آورد این گونه میوه بار
فالیزوان بدان که : سه خرار و چار و پنج ما را بخدمت تو براتست خربزه