فاطی

معنی کلمه فاطی در لغت نامه دهخدا

فاطی. ( اِ ) مخفف فاطمه. ( یادداشت بخط مؤلف ).
- امثال :
این حرفها برای فاطی تنبان نمیشود ، نظیر: قبر آقا گچ میخواهد و آجر. ( امثال و حکم چ 2 ج 1 ص 233 )؛ منظور این است که این سخن مرا قانع نمیکند، یا آنچه میگویی به درد من نمیخورد.

معنی کلمه فاطی در فرهنگ فارسی

(اسم ) به جای فاطمه استعمال شود یا این حرف ها برای فاطی تنبان نمی شود . این سخن قانع کننده نیست بدرد من نمی خورد .

معنی کلمه فاطی در ویکی واژه

کوتاه شدهٔ فاطمه؛ نامی برای زنان

جملاتی از کاربرد کلمه فاطی

یا ایّها النّاس انّ اللَّه بنی لکم هذا البیت و امر کم ان تحجّوه فاطیعوه و اعبدوه و لا تشرکوا به شیئا، فاجابه کلّ من یحجّ من اصلاب الآباء و الارحام الامّهات لبیّک اللّهم لبیّک. و قال ابن عباس: فاوّل من اجابه اهل الیمن فهم اکثر الناس حجّا. قوله: «یَأْتُوکَ رِجالًا» ای مشاة علی ارجلهم جمع راجل مثل قائم و قیام و صاحب و صحاب، و راکب و رکاب، «وَ عَلی‌ کُلِّ ضامِرٍ» ای رکبانا علی کل بعیر مهزول اتعبه السّفر لبعده، «یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ» ای یأتی تلک النّوق الضّوامر من کلّ طریق بعید، یقال بئر عمیقةای بعیدة القعر.
خشتک ما را اگر گیتی برون آرد رواست زانکه الحق بهر فاطی خوب تنبان ساختیم
پیش مؤمنان و یاران باز رفت گفت «انی رأیت وهبا قد قدم فرابنی قدومه و هو رجل غادر فاطیفوا بنبیّکم گفت وهب آمد و از آمدن وی در دلم شک افتاد که وی مردی غدار است، نگر تا مصطفی را خالی نگذارید و یاران همه پیرامون مصطفی ع در نشستند.
این سر و روی و سبلت جنبان بهر فاطی نمی‌شود تنبان