فاضله

معنی کلمه فاضله در لغت نامه دهخدا

( فاضلة ) فاضلة. [ ض ِ ل َ ] ( ع ص ) مؤنث فاضل. ج ، فاضلات ، فواضل. رجوع به فاضل شود. || ( اِ ) ( اصطلاح عروض ) اجتماع چهار حرف متحرک و یک ساکن. این سخن از ابراهیم عبدالرحیم عروضی است که کلمه پنج حرفی را که چهار حرف اول آن متحرک و پنجمین ساکن باشد فاضله ( با ضاد منقوط ) گفته است. رجوع به فاصله ( با صاد بی نقطه ) شود.
فاضلة. [ ض ِ ل َ ] ( اِخ ) زن عبداﷲبن انیس ، معروف به فاضله انصاریه. از زنان همزمان پیامبر اسلام ( صحابیه ) بوده و روایاتی از او نقل شده است. ( از کتاب الاصابة ج 8 ص 157 ).

معنی کلمه فاضله در فرهنگ عمید

۱. = فاضل
۲. برتر.

معنی کلمه فاضله در فرهنگ فارسی

مونث فاضل
زن عبدالله بن انیس معروف به فاضله انصاریه از زنان همزمان پیغامبر اسلام ( صحابیه ) بوده و روایاتی از او نقل شده .

معنی کلمه فاضله در فرهنگ اسم ها

اسم: فاضله (دختر) (عربی) (تلفظ: fāzele) (فارسی: فاضله) (انگلیسی: fazele)
معنی: فاضل، برتر، مؤنث فاضل

جملاتی از کاربرد کلمه فاضله

صفت بیست و هفتم: کراهت است که عبارت است از تنفر طبع از چیزی که دریافتن آن، سبب المی و تعبی گردد و چون کراهت، قوت گیرد آن را مشقت گویند و کراهت، یا از چیزی است که میل و شوق و محبت به آن شرعا و عقلا ممدوح و مستحسن است یا از چیزی است که چنین نیست و آنچه از اخلاق است قسم اول است نه دوم بلکه بعضی از اقسام دوم از صفات فاضله است.
دوم: گشودن درهای ملک که اضداد صفات مذکوره است، از اخلاق فاضله و اوصاف شریفه، و ملازمت ورع و طاعت و مواظبت بر تقوی و عبادت.
وی در سال ۱۲۹۲ ه. ش در کرمان متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در کرمان گذراند. سپس برای تحصیل در رشته ادبیات، به تهران رفت و در مدرسه دارالفنون که در آن زمان استادانی چون احمد بهمنیار کرمانی، بدیع‌الزمان فروزانفر و جلال الدین همائی، تدریس می‌کردند به تحصیل مشغول و پس از مدتی مسئول انجمن ادبی شد. پس از گذراندن این دوره در سال‌های ۱۳۲۰ – ۱۳۱۹ در دانشکده افسری، دوران خدمت خود به پایان رساند و اولین خدمت اداری خود را در وزارت دارایی آغاز کرد و به پیشکاری دارایی کرمان منصوب شد. در همان زمان با فرح انگیز هرمزی، ازدواج کرد که حاصل این ازدواج ۶ فرزند خلف و وارث شایسته صفات عالیه و ملکات فاضله اوست.
پدر وی فوتبالیست سابق بونی فاتی است که اهل گینه بیسائو بود. وی پس از مهاجرت به پرتغال، برخی از تیم‌های لیگ‌های پایین را مربی گری کرد. در آنجا، او داستانی از شهر اندلس، یک مدینه فاضله کمونیستی که خود اعلام کرده بود در نزدیکی سویل واقع شد، که کارهایی را برای مهاجران ارائه می‌داد، نوشت. وی پس از گدایی در خیابان‌های مارینالدا برای غذا، وی با شهردار خوان مانوئل سانچز گوردیلو ملاقات کرد و به عنوان راننده شغل پیدا کرد. وی سپس در شهر مجاور هررا مستقر شد، جایی که آنسو بیشتر دوران کودکی خود را گذراند و تمرینات فوتبال خود را آغاز کرد. اگرچه در گینه بیسائو متولد شد، بوری گفته‌است که او «یک سویلی» است.
بدان که عقل در بدن آدمی به منزله تاجر راه آخرت است و سرمایه او عمر است و نفس، معین و یاور اوست در این تجارت، پس آن به جای شریک یا غلام او است که به سرمایه او تجارت می کند و نفع این تجارت، تحصیل اخلاق حسنه و صفات فاضله و اعمال صالحه است، که وسیله رسیدن به نعیم ابدی و سعادت سرمدی است و نقصان او کسب اوصاف رذیله و ارتکاب معاصی است که باعث وصول درکات جحیم و عذاب الیم است و موسم این تجارت، ایام زندگانی است و بازار آن، دنیا است.
و چهارم جماعتی که به حفظ حریم و حمایت بیضه اهل مدینه موسوم باشند، و ارباب مدن غیرفاضله را ازیشان منع می کنند، و در مقابلت و محافظت شرایط شجاعت و حمیت مرعی می دارند، و ایشان را مجاهدان خوانند.
و این ملکه فاضله، صفتی نیست که هر کسی به آن تواند رسید و چشمه ای نیست که هر بی سر و پائی از آن آب تواند نوشید سرا پرده ای نیست که هر شخصی گرد آن تواند گردید بلکه میدانی است که بجز یکه سواران معرکه مردانگی، در آن جولان نکنند و راهی است که بجز نامداران وادی شیر دلی قدم در آن ننهند.
در کتاب (دائرةالمعارف) «اصل امید» می‌نویسد، در دوران کودکی، تنها وطن رؤیایی‌اش امید بود و بس. امید به آینده، امید به یک اتوپی. ناکجاآباد و مدینهٔ فاضله‌ای که گرچه هنوز وجود ندارد ولی امکان به وجود آمدن و رسیدن به آن هست.
و نزدیکترین مردمان بدو کسی بود که او را بر جلالت معونت زیادت کند و طالبان کرامت به او قربت جویند بدین وسیلت تا کرامت ایشان زیادت شود، و اهل این مدینه مدن دیگر را که غیر ایشان بود مدن جاهلیت شمرند و خود را به فضیلت منسوب دارند. و شبیه ترین مدن جاهله به مدینه فاضله این مدینه بود، خاصه که مراتب ریاست بر قلت و کثرت نفع مقدر دارند، و چون کرامت در امثال این مدینه به افراط رسد مدینه جباران شود و نزدیک بود که با مدینه تغلب گردد.
ضد صفت حرص، ملکه قناعت است و آن حالتی است از برای نفس، که باعث اکتفا کردن آدمی است به قدر حاجت و ضرورت و زحمت نکشیدن در تحصیل فضول از مال و این از جمله صفات فاضله و اخلاق حسنه است و همه فضائل به آن منوط، بلکه راحت در دنیا و آخرت به آن مربوط است و صفت قناعت، مرکبی است که آدمی را به مقصد می رساند و وسیله ای است که سعادت ابدی را به جانب آدمی می کشاند، زیرا که هر که به قدر ضرورت قناعت نمود و دل را مشغول قدر زاید نکرد همیشه فارغ البال و مطمئن خاطر است و حواس او جمع و تحصیل آخرت بر او سهل و آسان می گردد و هر که از این صفت محروم، و آلوده حرص و طمع و طول امل گشت به دنیا فرو می رود، و خاطر او پریشان، و کار او متفرق می گردد و با وجود این، چگونه می تواند تحصیل آخرت نماید و به درجات اخیار و ابرار رسد؟
هیراد میاندار- امیراعلا تقی‌زاده- کیانمهر محمدی- ماهان حسینی-ماهان امیدی- رادمان باقری- پویا احمدی رنانی- مهدیار مطیعیان- مبین ابوطالبیان- معین ابوطالبیان- متین ابوطالبیان- سید هومن حسینی- ارشیا محمد شفیعی- فاضل سهرابی- فاضله سهرابی- شهیاد جزینی- امیرحسین فرحناکیان به مدال برنز این مسابقات رسیدند.
و ارکان مدینه فاضله پنج صنف باشند:
سال دقیق تولد آمنه در دست نیست. مؤلف ریاض العلماء، که همزمان با وی می‌زیسته‌است، از او با عنوان فاضله، عالمه، صالحه و متقیه، یاد کرده‌است.
دانستی که خوف و رجا دو صفت‌اند از صفات محموده و اخلاق فاضله، و فضیلت آنها به اعتبار آن است که آدمی را بر طاعت و عبادت وا می دارند، و باعث مداوای دل رنجور می گردند و این در اشخاص مختلف می شود:
به نظر برخی محققان خمینی در تئوری خود در باب حکومت ولایت فقیه متأثر از جمهور افلاطون بوده‌است. به احتمال قوی این آشنایی از مسیر روایت فارابی از افلاطون در آرای اهل مدینه فاضله بوده‌است. نگرش خمینی به افلاطون به عنوان یک حکیم الهی در کشف الاسرار محرز است. ضمن آنکه وی، خود در مصاحبه‌ای در سال ۱۳۵۷ با محمدجواد باهنر و مهدی حائری یزدی بر این تأثیرپذیری اذعان کرده‌است.