فاتحت

معنی کلمه فاتحت در فرهنگ معین

(تِ حَ ) [ ع . فاتحة ] نک فاتحه .

معنی کلمه فاتحت در فرهنگ فارسی

اولین سوره قر آن مکیه تعداد آیات ۷ سوره حمد .
۱ - ( اسم ) مونث فاتح ۲ - ( اسم ) آغاز هر چیز اول مقابل خاتمه جمع : فواتح . یا فاتحه فکرت . ۱ - آغاز اندیشه ۲ - ابتدای سخن . یا آغاز و خاتمه . آغاز و انجام . یا فاتحه نخواندن برای کسی . اهمیتی بدو ندادن . توضیح منشائ این مثل الف لیله و لیله است .

معنی کلمه فاتحت در ویکی واژه

فاتحة نک فاتحه.

جملاتی از کاربرد کلمه فاتحت

از آن به مدح تو کردم مفاتحت که گیا بسوی ابر گشاید زبان به شکر اول
پس برآمد نور پاک فاطمه آن مبارک فاتحت را خاتمه
مسند خلافت را صاحب صدر چنین بوده است و تخت امارت را صاحب قدر چند؟ این اسامی را از فاتحت تا خاتمت آر و شرط ترتیب و ترکیب در وی نگهدار تا سمع را از تو فائده بود و جمع را از تو نواله و مائده.
بر اهل بخل فاتحت و خاتمت بدست ای کار تو بفاتحت و خاتمت کرم