فئودال
معنی کلمه فئودال در فرهنگ عمید
۲. خان، ارباب.
معنی کلمه فئودال در فرهنگ فارسی
معنی کلمه فئودال در ویکی واژه
زمیندار بزرگ
جملاتی از کاربرد کلمه فئودال
مثلآ فئودالیسم سر برآورد یا اختراعات و اکتشافات جدید در عرصه کشاورزی شکل گرفت. نباید فراموش کرد که تا قبل از سال ۵۰۰ میلادی اروپا محدود به تمدن مدیترانه بود یعنی فقط روم و یونان و این در قرون وسطی بود که اروپا به سمت شمال و غرب کشیده شد.
ظهور فئودالیسم در اروپا به دنبال تجزیهٔ امپراتوری شارلمانی صورت گرفت، که پس از تجزیه آن، قدرتهای محلی رونق یافتند.
از آغاز سلطنت چارمین تا ورود به کلیساهای جامع گوتیک در قرن دوازدهم را دورهٔ رومانس مینامند. در این دوره، کمتر کسی پیدا میشد که بیرون از طبقهٔ روحانیون، به تحصیل علم پرداخته باشد. زبان لاتین در کشورهای مختلف با توجه به میزان تسلط کلیسا بر آنها گسترش پیدا نمود. فئودالیسم، ساختار بارز این دوره است و پیرامون آن، ایدئولوژیهایی نیز شکل گرفته بود. این ایدئولوژیهاآمیزهای از اصول فئودالیسم و ایدههای مسیحی بود.
قوم در جوامع بردهداری و فئودالی نوعی دیگر از اشتراک افرادی است که دارای پیوندهای خونی هستند و سرزمین و زبان و فرهنگ مشترک دارند، ولی این اشتراک هنوز به اندازهٔ کافی پایدار نیست و در مقیاس کشوری نیز اشتراک اقتصادی هنوز کامل نیست.
اما در عمل، نظام فئودالی هیچگاه چنین منظم نبود. اولاً نظم و ترتیب هرمی ایجاب میکند که هر چه نجیبزادهای در سلسله مراتب فئودالی جایگاه بالاتری داشته باشد، از قدرت بیشتری نیز برخوردار باشد. اما واقعیت این بود که دستنشاندهها غالباً قدرتمندتر از اربابانشان بودند. در واقع ممکن بود دستنشاندهٔ یک پادشاه بیشتر از خود او قدرت داشته باشد.
پس از استقلال جمهوری استونی از امپراتوری تزاری روس و قرنها سلطه فئودالی آلمانیها، شعر «ماری اوندر» به عنوان الگوی سنتی شعر استونی شناخته شد و نام او را به عنوان نامزد جایزهٔ ادبی نوبل مطرح کرد.
اغتشاش در نماهای ساختمانها از انقلاب صنعتی و بیشتر از اواسط قرن نوزدهم شروع گردید. تنوع زیاد در مصالح و همزمانی سبکهای مختلف جدید در کنار ساخت و سازهای عرف، باعث گردید تا عناصر نا همگونی در فضاهای شهری ایجاد شود. انقلاب صنعتی و رشد سرمایهداری در اروپا فئودالیسم را از میان برد ولی نه از برادری خبری شد و نه از برابری.
آندرونیکوس در طول مدت حکومتش تلاش کرد تا شرایط زندگی در استانهای امپراتوری را با انجام اصلاحاتی در سیستم سیاسی فاسد دوران خود بهبود بخشد. او خرید و فروش مقامهای حکومتی را ممنوع کرده و صاحبمنصبان فاسد را مجازات نمود و مهمتر از همه، به کنترل قدرت اشراف فئودال و مالکان بزرگ زمین پرداخت که حفظ منافعشان باعث تضعیف وحدت امپراتوری میشد.