غیرتی

معنی کلمه غیرتی در لغت نامه دهخدا

غیرتی. [ غ َ رَ ] ( ص نسبی ) رشکین و غیور. غیرتمند. || آنکه دارای ناموس و نگهدار آبروو شرف باشد. ( از ناظم الاطباء ). رجوع به غیرت شود.

معنی کلمه غیرتی در فرهنگ معین

( ~ . ) [ ع - فا. ] (ص نسب . ) منسوب به غیرت ، ناموس پرست .

معنی کلمه غیرتی در فرهنگ فارسی

( صفت ) غیرتمند غیور ۲ - آنکه به حفظ ناموس و آبرو و شرف خودبکوشد .

معنی کلمه غیرتی در ویکی واژه

منسوب به غیرت، ناموس پرست.

جملاتی از کاربرد کلمه غیرتی

سرانجام خیال توتیای غیرتی دارم به چشم خود کشم خاکستر پروانه خود را
نه پسر غیرتی از ذلت مادر دارد نه برادر غمی از خفت خواهر دارد
حالی اسباب نیل مقصود، از هر جهه آماده و موجود است و مایة غیرتی اندک ضرور و در کارگه هداه اعلام و غزاه اسلام بجودت نطق و بیان و حدت سیف وسنان از محافظت شریعت و متابعت ودیعت، غافل نگردند، تاهم درین عالم موجب بلندی نام گردد، هم در آن نشاه مایة نکویی.
جان من از طعنه اغیار خود را می کشم غیرتی دارم که با خود هم نمی خواهم ترا
نه درفارس تنها درایران زمین اگر مرد باغیرتی هست اوست
وقت است غیرتی کنی و یک جهت شوی پر در میان کعبه و بتخانه مانده ای
کار ما را این چنین ناپخته کی خواهد گذاشت عشق اگر مرد است و با او هست بوی غیرتی
در غیرتیم لیکن مقدور نیست کس را با چشم چون تو شوخی آغاز احتسابی
غیرتی جوشغون اولمایان نه بیلیر کی نه لر چکمیشم فراقیندان
غیرتی کو تا ز خود آتش بر آرم چون چنار تا به چند از بی بری بارچمن پیراشوم