غک

معنی کلمه غک در لغت نامه دهخدا

غک. [ غ َ / غ ُ ] ( ص ) شخصی را گویند که قد کوتاهی داشته باشد و به این قد و بالا بسیار فربه و بی اندام و مضحک هم باشد. ( برهان قاطع ). فربه و کوتاه قد و بی اندام. ( جهانگیری ). کوتاه فربه ، و بعضی گفته اند کسی که مهره های پشتش بیرون آمده بواسطه آن خم در قامتش به هم رسد. ( فرهنگ رشیدی ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ) :
سیفک چماق دولت و دین کون فراخ غک
منسوخ شوخ شوم گران جان سرسبک.
پوربهای جامی ( از رشیدی ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ).

معنی کلمه غک در فرهنگ معین

(غَ یا غُ ) (ص . ) کوتاه و چاق .

معنی کلمه غک در فرهنگ عمید

قد کوتاه، فربه، و بد اندام.

معنی کلمه غک در فرهنگ فارسی

( صفت ) کوتاه قد فربه اندام کوتاه چاق .

معنی کلمه غک در ویکی واژه

کوتاه و چا

جملاتی از کاربرد کلمه غک

آغکند باروق، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان باروق در استان آذربایجان غربی ایران است.
این روستا در 7 کیلومتری جنوب غربی شهر شاندرمن واقع شده‌است. این روستا به موازات رودخانه مرغک که از جنوب غربی به سمت شمال شرقی جریان دارد گسترده شده‌است.طول این روستا به موازات رود مرغک در حدود ۴ کیلومتر و عرض مسطح و مسکونی آن در هرسمت حاشیه این رود در حدود ۲۰۰ متر می‌باشد که از دو سمت توسط رشته کوههایی محصور شده‌است.
شب این کوه و دشت سینه تابی نه در وی مرغکی نی موجبی
آغکند، روستایی از توابع بخش کرانی شهرستان بیجار در استان کردستان ایران است.
داردش هر روز با لطفی دگر باز آرد مرغک از نو بال و پر
این روستا در دهستان باغک قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۷۰نفر (۱۸خانوار) بوده‌است.
گفت زاغک به بلبل ای بلبل گشتی آخر تو ساکن از غلغل
این روستا در دهستان باغک قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۴۳۱نفر (۱۰۹خانوار) بوده‌است.
کودک از مرغکی شود دلشاد گنج عالم بود برش چون باد
دگر مرغکان دید همچون چکاو همه بانگ رفت از بر چرخ گاو
آغکند ثمرق یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان قره‌ناز بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع شده‌است.
آغکند قره‌خضر، روستایی در دهستان لیلان غربی بخش مرکزی شهرستان لیلان در استان آذربایجان شرقی ایران است‌.
وی در ۱۶ مارس ۱۹۶۸ در تساغکادزور به دنیا آمد.
آسیابهای مرغک مربوط به دوره قاجار است و در شهرستان استهبان، بخش رونیز، دهستان رونیز، داخل تنگ مشرف بر روستای مرغک واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۸ شهریور ۱۳۸۷ با شمارهٔ ثبت ۲۳۴۳۷ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
چون صبح دمید، مرغکی خرد افتاد ز آشیانه در جر
همه شهر مانده در ایشان شگفت که چون شاید آن مرغکان را گرفت‌!
نه مرغکی است که شب خویشتن در آویزد چنان در دم نزند ساعتی ز بانگ و نوا
مرغکیست استاده چست افتاده کار نیست بر شاخش چو هر مرغی قرار
ای مرغک، از معروف‌ترین شعرهای پروین است که وی در دوازده‌سالگی سروده‌است. قالب این شعر «اعنات» است، یعنی علاوه بر حفظ قافیه در مصراع‌های زوج، در مصراع‌های فرد نیز کلمات قافیه مانند آورده شده‌است. به‌طور مثال کلمات «پریدن» و «چمیدن» کلمات قافیه هستند اما در مصراع‌های فرد نیز کلمات «آشیانه» و «کودکانه»، هم‌وزن و قافیه مانند هستند. این شعر در کتاب درسی اول راهنمایی یا متوسطهٔ اول دورهٔ اول قرار دارد. همچنین پیروی پروین از سبک شعری و اصطلاحات سعدی، به‌خوبی دیده می‌شود. به‌عنوان نمونه، مصراع آخر این شعر این‌گونه است: «بر مردمِ چشم دیدن آموز» که معنی کلمهٔ مردم در این‌جا، مردمک چشم است که در شعرهای سعدی نیز بیشتر جاهایی که کلمهٔ مردم به کار رفته، منظور مردمک چشم است.
کانچه در جمع مرغکان بینم همه را نورس و جوان بینم