غلتاندن

معنی کلمه غلتاندن در لغت نامه دهخدا

غلتاندن. [ غ َ دَ ] ( مص )غلطاندن. گردانیدن به پهلو. رجوع به غلطاندن شود.

معنی کلمه غلتاندن در فرهنگ عمید

کسی یا چیزی را در روی زمین از یک پهلو به پهلوی دیگر گرداندن، غلت دادن ، گردانیدن به پهلو .

معنی کلمه غلتاندن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) گردانیدن به پهلو یا به پهنا غلت دادن پچخیزانیدن .

جملاتی از کاربرد کلمه غلتاندن

بهر غلتاندن کشتی، نمودی جابه‌جا ما را خدا دیگر چنین شب را نیارد بر کسی روزی
بنازم ای خدنگ ناز، زور دست و بازو را عجب در خاک و خون غلتاندن مردانه‌ای داری