غسال

معنی کلمه غسال در لغت نامه دهخدا

غسال. [ غ َس ْ سا ] ( ع ص ) صیغه مبالغه از غَسْل. جامه شوی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). شوینده. سخت شوینده. || مرده شوی. ( آنندراج ). کسی که شغل وی شستن مرده ها بود. ( ناظم الاطباء ) : به در خانه غسال رفت و گفت : میترسم که ناگاه اجل برسد و کسی غم من نخورد. بریانی در دکان دارم ، بستان ، و چون مرا فریضه برسد غسل ده. ( منتخب لطایف عبید زاکانی چ برلین ص 176 ). مجملاً لازمه منصب مطلق صدارت تعیین حکام شرع ومباشرین اوقاف تفویضی و ریش سفیدی جمیع سادات و علما... و غسالان و حفاران با اوست. ( تذکرة الملوک چ دبیرسیاقی ص 2 ). || ( اِ ) هر دارویی که جلا دهد اما نه به قوه فاعله خود، بلکه به قوه منفعله ای که حرکت آن را یاری کند. مقصود از قوه منفعله رطوبت و مقصود از حرکت ، سیلان است ، زیرا سایل لطیف هرگاه بردهانه های عروق جاری شود با رطوبت خود فضول را نرم کند و با سیلان خود آنها را زایل سازد، مانند ماء شعیرو ماء قراح. ( از قانون کتاب دوم ص 150 س 9 به بعد ).

معنی کلمه غسال در فرهنگ معین

(غَ سّ ) [ ع . ] (ص . ) ۱ - بسیار شوینده . ۲ - جامه شوی . ۳ - مرده شوی .

معنی کلمه غسال در فرهنگ عمید

۱. بسیارشوینده.
۲. غسل دهنده.
۳. (اسم، صفت ) مرده شوی.

معنی کلمه غسال در فرهنگ فارسی

بسیارشوینده، غسل دهنده، مرده شوی
۱ - ( صفت ) سخت شوینده ۲ - جامه شوی ۳ - مرده شوی ۴ - ( اسم ) هر دارویی که جلا دهد اما نه بقوه فاعله خود بلکه بقوه منفعله ای که حرکت آن را یاری کند ( مقصود از قوه منفعله رطوبت و مقصود از حرکت سیلان است زیرا سایل لطیف هر گاه بر دهانه های عروق جاری شود با رطوبت خود فضول را نرم می کند یا سیلان خود آنها را زایل سازد مانند مائ شعیر و مائ قراح ) یا ادویه غسال . دواهای مدر داروهایی که ترشح ادرار را بسیار کند .

معنی کلمه غسال در ویکی واژه

بسیار شوینده.
جامه شوی.
مرده شوی.

جملاتی از کاربرد کلمه غسال

نتراشند جز به یک منوال تخت مردان و تخته غسال
جمعی از مردم شهر مهاباد دوشنبه شب ۱۹ تیر جهت شرکت در مراسم به خاک‌سپردن پیمان گلوانی به خیابان آمدند. پیمان گلوانی ۲۴ ساله ۱۴ روز بعد از بازداشت در زیر «شکنجه نیروهای امنیتی» جان باخت. بر اساس خبر شبکه‌های اجتماعی به دنبال تهدید خانواده پیمان گلوانی از سوی مأموران امنیتی که نمی‌خواستند پیکر را تحویل دهند، معترضان در مقابل غسالخانه شهر تجمع کرده و شعارهای «شهید نمی‌میرد» و «مرگ بر خامنه‌ای» سر دادند.
آبروی شمع آخر ریخت اشک بی‌اثر آرزوی مرده را تا چند غسالی‌ کنم
ترا ماری است در این جامه بر کش جامه راازبر وگرنه برکشدزودت ز برخوددست غسالش
آب‌انبار غسالخانه کوریجان مربوط به دوره قاجار است و در لار، محله کوریجان، ضلع شرقی مدرس جنوبی واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۳۸۴ با شمارهٔ ثبت ۱۲۷۴۴ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
غساله شوی ته کاسه و ایاغ شدم بتر ز پنبه رنگین روی داغ شدم
غساله‌یی بود از نطق جوی تسنیمش سلاله‌یی بود از خلق باغ رضوانش
روز بحث از رساله دارد شیخ شب حدیث از غساله دارد شیخ
معلمی را پسر بیمار شد و مشرف به موت گشت، گفت: غسال بیارید تا وی را بشوید گفتند: هنوز نمرده است گفت: باکی نیست آن زمان را که از غسل وی فارغ شوید بخواهد مرد!
گرد ماه کرم از ابر طمع هاله فتاد نعش بی بی بکف سوسن غساله فتاد
میت بین ایدی الغسال شلاخسر ضعیف در ره باد
آری آری پیش حکمش لال باش میتی اندر کف غسال باش
فعالان مدنی و رسانه‌های ایرانی گزارش کردند که یک زن، به دلیل بی‌حجابی علاوه بر اینکه بر اساس حکم دادگاه باید ما به ازای دو ماه حبس، ۳۱ میلیون ریال پرداخت کند به «شستن میت به مدت یک ماه در غسال‌خانه شهرستان تهران» نیز محکوم شده‌است. این حکم، عجیب‌ترین حکمی است که تا حالا در خصوص «بی‌حجابی» صادر شده‌است.