غزلیات

معنی کلمه غزلیات در لغت نامه دهخدا

غزلیات. [ غ َ زَ لی یا ] ( ع اِ ) مأخوذ از تازی به معنی سروادها و غزلها. ( ناظم الاطباء ). از روی قیاس میتوان آن را جمع غزلیه دانست ، ولی اصطلاحاً جمع غزل محسوب میشود. کلمات : ادبیات ، غزلیات ، رباعیات ، عملیات ، تجربیات و ریاضیات هرچند در اصل ، جمعِ ادبیه ، غزلیه ، رباعیه... ( با حذف موصوف ) محسوبند، ولی عادةً در فارسی آنها را در جمع ادب ، غزل ، رباعی... به کار برند. ( مفرد و جمع و معرفه و نکره تألیف معین ص 97 ) :
غزلیات عراقی است سرود حافظ
که شنیداین ره دلسوز که فریاد نکرد؟حافظ.

معنی کلمه غزلیات در فرهنگ معین

(غَ زَ یّ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ غزلیه . در تداول معمولاً در مورد جمع غزل به کار برند.

معنی کلمه غزلیات در فرهنگ عمید

= غَزَل

معنی کلمه غزلیات در فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع غزلیه ابیات و قطعات غزلیه ( در تداول معمولا در جمع غزل به کار می رود ) : غزلیات عراقی است سرود حافظ که شنید این ره دلسوز که فریاد نکرد ? ( حافظ )

معنی کلمه غزلیات در ویکی واژه

جِ غزلیه. در تداول معمولاً در مورد جمع غزل به کار برند.

جملاتی از کاربرد کلمه غزلیات

و وی را دو کتاب مثنوی است: یکی جمشید و خورشید و در آن چندان تکلف کرده که آن را از چاشنی شاعری بیرون برده است و دیگر فراقنامه و آن کتابی بدیع و نظمی لطیف است، و غزلیات وی نیز بسیار است مطبوع و مصنوع، اما چون از چاشنی عشق و محبت که مقصود از غزل است خالی است طبع ارباب ذوق بر آن اقبال نمی نماید و از جمله مقطعات وی است این چند بیت:
لطف غزلیات کمال است که او را آوازه حسن تو در اطراف جهان برد
بسحق بعضی از غزلیات شاه نعمت‌الله ولی را استقبال نموده و چند بار نیز او را ملاقات کرده‌است.
میرزا احمد سهیلی در سالی نامعلوم در تبریز زاده شد. در سال ۱۳۲۱ بخشی از غزلیات و متفرقات خود را به انضمام شاه و درویش از هلالی مشهدی چاپ و نشر ساخت.
غزلیات و مثنویاتش چون حکایات او به غایت خوش
این اثر راه تازه‌ای به شناخت حافظ دربارهٔ زندگی و اندیشه او به خواننده ارائه می‌دهد. این کتاب، غزلیات حافظ را مورد بررسی قرار داده و خصوصیات حافظ، احوال و افکار وی را بیان و شرح می‌دارد. این کتاب اولین بار در سال ۱۳۴۹ منتشر گردید و در سال ۱۳۹۶ چاپ هفدهم آن توسط مؤسسه انتشاراتی امیرکبیر وارد بازار شده است.
طبعش به محبت اهل کمال و جمال مایل و گرد تعلقات دنیوی از ذیل همت بلندش زایل. مدتهاست که صحبتش دست داده و ابواب معاشرت و ملاطفت با فقیر گشاده و الآن کماکان آن جناب را در فنون نظم نیز طبعی است سریع الخیال و قادر، و اشعار بسیار از هر مقوله ازوی صادر. قصاید و غزلیات و ترجیعات بسیار دارد و اکنون مدتی است که طریق مثنوی گویی را به پای بلاغت می‌سپارد و نظر به عدم مبالات در جمع و ضبط خیالات، بسیاری از افکار ابکارش مفقود گشته وجمعی که باقی مانده نیز هنوز به ترتیب ننوشته. جنابش را مثنویات متعدده است. بعضی تمام و برخی بی انجام مِنْجمله مثنوی موسوم به گلستان خلیل و مثنوی موسومه به مشرق الاشراق و مثنوی موسوم به انفس و آفاق و مثنوی موسوم به منهج العشاق و مثنوی موسوم به شایق و مشتاق و مثنوی موسوم به چهل صباح و تیمّناً و تبرّکاً از اشعار و مثنویاتش برخی نوشته شد:
از برخی از غزلیات و مفردات او در ترانه‌های خوانندگان مشهور ایرانی استفاده شده‌است.
آثار منظوم او، اعم از مثنوی و غزل، از لحاظ لفظ و معنی متأثر از آثار مولوی و حافظ است. این تأثیر، البته در غزلیات اسیری بسیار آشکار است. او با مثنوی مولوی آشنا بوده‌است، و به قول خود، دفتر آن اثر، جان او را حیات بخشیده، و به او «جام شراب وحدت» نوشانده‌است.
غنا در مفهوم واژه‌ای به معنی سرود خوانی و آواز است. در ادبیات فارسی به بخشی از سروده‌های منظوم که بیشتر در قالب‌های مثنوی و غزل آفریده شده‌اند ادبیات غنایی فارسی گفته می‌شود. درونمایه ادبیات غنایی فارسی معمولاً شامل عشق و شور جوانی است. از نمونه‌های موفق ادبیات غنایی ایران می‌توان به خسرو و شیرین و لیلی و مجنون در آثار نظامی گنجوی، ویس و رامین اثر فخرالدین اسعد گرگانی، و غزلیات حافظ و سعدی اشاره نمود.
و هُوَ فخرالمحققین و قدوة المتکلمین الحاج میرزا هادی حَفَظَهُ اللّه تعالی ابن الحاج ملامهدی السّبزواری. والد ماجد آن جناب از علمای عهد و صاحب مکنت بوده. به مکّهٔ معظمه رفته(ره). در مراجعت از راه دریا به شیراز رحلت یافته. جناب مولانا تا عشرهٔ کامله از عمر خود در سبزوار می‌زیسته. به اصرار جناب عالم عابد ملاحسین سبزواری که با والدش رفیق بوده به مشهد مقدس رضوی رفته به تحصیل کوشید. بعد از ریاضات شرعیه و تکمیل فقه و اصول و کلام و حکمت به شوق اقتباس حکمت اشراق به خدمت حکمای اصفهان رفته، هشت سال در نزد مولانا اسماعیل اصفهانی و ملاعلی النوری حکمت دیدند. بعد از مراجعت به خراسان به زیارت مکه رفته به سبزوار برگشتند. تا این ایام که هزار و دویست و هفتاد و هشت است بیست و هشت سال است که در آنجا به تألیف و تصنیف و تدریس و تحقیق علوم الهیه مشغول و از عمر شریفش شصت و سه سال رفته. شرح منظومه در حکمت و نبراس محفل التفقیه از طهارت تا انتهای حج با متن منظوم و شرح معلوم، همچنین شرح جوشن کبیر و دعای صباح و منظومه در منطق به قدر سیصد بیت موقوم فرمودند. حواشی بسیار خاصه بر کتب صدرالدین شیرازی و غیره نگاشته. رسالهٔ هدایت الطالبین وغزلیات نیز مرقوم فرمودند. صاحب کرامات و مقامات عالیه می‌باشد. تیمّناً به بعضی از غزلیات آن جناب می‌پردازم:
غزلیاتِ عراقیست سرودِ حافظ که شنید این رهِ دلسوز که فریاد نکرد
چه داری از غزلیات نو بیار و بخوان که شعر تست فرح ‏بخش و جان‏ فزا حافظ
و چون بنای این اشعار بر اظهار شوق آن حضرت است سزد که موسوم به «شوق المهدی» گردد، و چون مقرر است که دواوین غزلیات را مصدّر به قصاید سازند، قبل از شروع در غزلیات سه قصیده که مناسب مقام است ایراد کرده می‏شود، و اللّه المستعان.