غرق کردن. [ غ َ ک َ دَ] ( مص مرکب ) فروبردن در آب و غیر آن. گذراندن آب ازسر کسی یا چیزی. اغراق. تغریق. ( دهار ) : از پی جان درازی شه شرق کردم آفاق را به شادی غرق.نظامی.رونق و طراوت عمر به آب بی دولتی غرق مکن. ( کلیات سعدی چ شوریده مجلس چهارم ص 13 ). - امثال : یا علی غرقش کن من هم به جهنم . یکی از خواص عامه را در کشتی با شیعی عامی بحث افتاد و شیعی در پایان بحث از جواب او فروماند و در آن حال دریا متلاطم بود، شیعی گفت : یا علی... نظیر «اقتلونی و مالکا». ( امثال و حکم دهخدا ). || کشیدن کمان بغایت : یکی از آن جماعت تیری غرق کرد، اتفاق را بر مقتل او آمد. ( جهانگشای جوینی ). رجوع به غرق شود. غرق کردن. [ غ ُ رُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) خلوت کردن جایی را. قرق کردن : حرم ( زیارتگاه ) را غرق کردن. شکارگاه را غرق کردن. رجوع به غرق و قرق شود.
معنی کلمه غرق کردن در فرهنگ فارسی
( مصدر ) خلوت کردن جایی .
معنی کلمه غرق کردن در ویکی واژه
annegare affondare
جملاتی از کاربرد کلمه غرق کردن
در جنگ جهانی اول المپیک در خدمت تجاری باقیماند و کاپیتان کشتی در آن موقع هربرت هادوک بود. با وجود این المپیک تعداد اندکی مسافر حمل کرد ولی آلمانیها گفتند که تمایل به غرق کردن المپیک با زیردریاییهای خود دارند و باید کاربرد مسافربری این کشتی، متوقف شود.
وی درسال ۱۹۲۰ درپی تسخیر آذربایجان توسط بلشویکها کشته شد. براساس برخی اسناد، مقامات شوروی او را دستگیر و در دریای خزر غرق کردند.
در یونان باستان نیز از مجازات اعدام جهت مجازات جرائمی چون آدمکشی، خیانت و تجاوز و تحت قوانین دراکو بهطور گسترده استفاده میشد، اگر چه افلاطون معتقد بود اعدام تنها باید در مواردی اعمال شود که مجرم اصلاحناپذیر است.از آن زمان تا کنون انواع روشهای مجازات اعدام در سراسر جهان شامل مصلوب کردن، غرق کردن، ضربوجرحِ منجر به مرگ، سنگسار، سوزاندن در آتش، چهارمیل کردن، دار زدن، تیرباران، صندلی الکتریکی و تزریق کشنده و اتاق گاز جهت مجازات مجرمان به کار میرود.
از فیلمها یا برنامههای تلویزیونی که وی در آن نقش داشتهاست میتوان به هری پاتر و تالار اسرار، قلمپرها، شکارچی سفید، قلب سیاه، و غرق کردن به ترتیب شماره اشاره کرد.
چو افسر گوهرش بر فرق کردند سرا پایش به گوهر غرق کردند
به بحر عشق کشتی غرق کردن پس آنگه پای از سرفرق کردن
در داستانی که هرودوت دربارهٔ غرق کردن کشتی خودی توسط آرتمیس بیان کرده، تناقضاتی به چشم میخورد. در چنین جنگ عظیمی که صدها کشتی جنگی از هر دو طرف شرکت داشتهاند، انتظار میرود که مانند هر پیکار دیگری، کشتیهای طرفین جنگ، پرچم و علامتهای مخصوصی به همراه داشته باشند، تا قوای دوست از دشمن قابل تفکیک باشد. همچنین بعید به نظر میرسد واقعیت چنین حادثهای همزمان هم از نظر سپاهیان یونانی و ایرانی حاضر در میدان جنگ و هم از نظر شاه و همراهانش که در ارتفاعات مشرف به میدان جنگ سالامیس ناظر بودهاند، پنهان مانده باشد. اگر همراهان خشایار در فاصلهای بودهاند که بتوانند یک زن را از مرد تشخیص بدهند، چطور در تمیز دادن یک کشتی خودی، از کشتی دشمن دچار خطای دید، شدهاند.