غرق شدن. [ غ َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) فرورفتن در آب که از سر بگذرد. مستغرق شدن. انغماس. غرقه شدن. غَرَق. ( منتهی الارب ) : آنگاه آگاه شدند که غرق خواست شدن. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 516 ). هیچ نمانده بود از غرق شدن. ( تاریخ بیهقی ص 516 ). کشتی من که در میان ، آب گرفت و غرق شد گر بود استخوان برد باد صبا به ساحلم. سعدی ( غزلیات مصحح فروغی چ بروخیم ص 224 ). با طایفه ای از بزرگان به کشتی نشسته بودم که زورقی در پی ما غرق شد. ( گلستان سعدی ). غلام در اول محنت غرق شدن نچشیده بود. ( گلستان سعدی ). چه زیانستش از آن نقش نفور چونکه جانش غرق شد در بحر نور.مولوی.ای برادر یکدم از خود دور شو با خود آی و غرق بحر نورشو. || فرورفتن در چیزی : چو نان را بخوردن گرفت اردشیر بیامد همانگه یکی تیزتیر نشست اندر آن پاک فربه بره که تیر اندر آن غرق شد یکسره.فردوسی.
معنی کلمه غرق شدن در فرهنگ فارسی
( مصدر ) فرو رفتن در آب به حدب که آب از سر وی بگذرد غرقه شدن .
معنی کلمه غرق شدن در دانشنامه آزاد فارسی
غرق شدن (drowning) خفه شدن براثر جریانِ مایعات. غرق شدن ممکن است براثر ورود مایع خارجی به شش ها، مثل ورود آب یا انباشت مایعاتِ بدن در شش ها، رخ دهد.
معنی کلمه غرق شدن در ویکی واژه
affondare annegare
جملاتی از کاربرد کلمه غرق شدن
دانشمندان اخیراً فرضیهای جدید را مطرح کردهاند که میگوید ماه کامل (قرص ماه) در غرق شدن و برخورد کشتی تایتانیک با کوه یخ نقش داشتهاست. محققان دانشگاه ایالتی تگزاس در سن مارکوس میگویند ماه کامل باعث رانش کوه یخ به سمت جنوب شدهاست.
و دو تا در برابر عفتاند: یکی «شره»، که عبارت از غرق شدن در لذات جسمیه است بدون ملاحظه حسن آن در شریعت مقدسه یا به حکم عقل، و این افراط است، و دیگری «خمود»، و آن میرانیدن قوه شهویه است به قدری که ترک کند آنچه را که از برای حفظ بدن یا بقاء نسل ضروری است، و این تفریط است.
چون مردم اندک آشنا در گرداب دستی زدنست و عاقبت غرق شدن
وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ قیل اخرجوا لهم بعد ذلک فنظروا الیهم فغرقوهم. پس از آنک غرق شدند اللَّه تعالی دریا را فرمود تا موج زد ایشان را بیرون او کند. و بنی اسرائیل در ایشان مینگریستند و پس از آن دریا هیچ غریق را نپذیرفت هر که را غرق کرد بر سر افکند.
کشتی ای را که پی غرق شدن ساخته اند هی به جان کندن از این ورطه برانیم که چه
از جناب مستطاب نبوی صلی الله علیه و آله و سلم منقول است که «به درستی که خدائی که جز او خدائی نیست، دفع می کند به صدقه، مرض و مصیبت و سوختن و غرق شدن و خانه برسر فرود آمدن و دیوانگی را و آن یگانه آفاق به همین سیاق هفتاد نوع از شر را شمردند که خدای تعالی به برکت صدقه، آنها را دفع می کند» و از آن حضرت مروی است که «هر کسی در روز قیامت در سایه صدقه خود خواهد بود تا مردم از حساب فارغ شوند» و فرمود که «زمین قیامت آتش است، مگر سایه مومن، که صدقه او وی را سایه می افکند» و نیز از آن جناب مروی است که «هرگاه سائلی در شب به صورت مردی سوال کند، او را رد مکنید» و این تخصیص، به جهت آن است که احتمال می رود که ملکی به صورت مردی در شب سوال می کند به جهت امتحان.
۱۴ ژوئن ۱۹۴۴، وقتی اسمهان به همراه دوستش در جادهای نزدیک مصوره بودند. در شرایطی که راننده کنترل اتومبیل را از دست داده بود، اتومبیلشان از جاده منحرف شد به کانال کنار جاده افتاد.ماشین از نوع دو در بود و اسمهان و دوستاش هر دو روی صندلی عقب نشسته بودند. به نظر میرسد پس از خروج از جاده و سقوط در کانال هر دو بیهوش شدند و بعد در آبی غرق شدند. اما با این حال راننده موفق به فرار شد و زنده ماند.
روز میثاق بجلال عزّ خود و کمال لطف خود بر دلها متجلی شد، قومی را بنعت عزت و سیاست، قومی را از روی لطف و کرامت. آنها که اهل سیاست بودند، در دریای هیبت بموج دهشت غرق شدند، و این داغ حرمان بر ایشان نهادند که: أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ، و ایشان که سزای نواخت و کرامت بودند بتضاعیف قربت و تخاصیص محبّت مخصوص گشتند، و این توقیع کرم بر منشور ایمان ایشان زدند که: أُولئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ. أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ اینجا لطیفهای نیکو گفتهاند، و ذلک انّه قال تعالی: أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ؟ و لم یقل الستم عبیدی؟ نگفت: نه شما بندگان مناید بلکه گفت: نه من خداوند شماام؟ پیوستگی خود را بنده در خدایی خود بست نه در بندگی بنده، که اگر در بندگی بستی، چون بنده بندگی بجای نیاوردی، در آن پیوستگی خلل آمدی. چون در خدایی خود بست، و خدایی وی بر کمال است، که هرگز در آن نقصان نبود، لا جرم پیوستگی بنده بوی هرگز گسسته نشود، و نیز نگفت که: من که ام؟ که آن گه بنده درو متحیّر شدی. و نگفت که: تو کهای؟ تا بنده بخود معجب نشود و نه نومید گردد، و نیز نگفت: خدای تو کیست؟ که بنده درماندی بلکه سؤال کرد با تلقین جواب، گفت: نه منم خدای تو؟ اینست غایت کرم و نهایت لطف.
در بحر محیط غوطه خواهم خوردن یا غرق شدن یا گهری آوردن
ایمنی آب را آموزش می دهد: آموزش شنا به کودکان کمک می کند تا مهارت های ضروری ایمنی در آب را بیاموزند و خطر غرق شدن را به میزان قابل توجهی کاهش می دهد.
حدس و گمان های فراوانی در مورد اتفاقی که برای ارهارت و نونان افتاد وجود دارد. اکثر مورخان به نظریه ساده «سقوط و غرق شدن» پایبند هستند، اما تعدادی احتمالات دیگر از جمله چندین نظریه توطئه ارائه شده است.
این فرعونان که در درونم بودند از بس که گریستم همه غرق شدند
شکنجهای دیگر که برای آن از آب استفاده میشود با عنوان القای حس غرقشدن وجود دارد که در آن به جای وادار کردن فرد به مصرف و متعاقباً بازگرداندن مقادیر زیادی آب، تأکید بر القای احساس غرق شدن است.